خود را در راه اسلام، در راه قرآن و در راه اعلاى كلمة اللَّه نثار كنند. اگر بناست- خداى نخواسته- اسلام نباشد، احكام قرآن نباشد، مذهب جعفرى در كشور از رسميت بيفتد، روحانيت اصلًا نمىخواهيم باشد، (در آن صورت) حوزههاى علميه نمىخواهيم وجود داشته باشد. ما حوزههاى علميه را مىخواهيم براى حفظ اسلام، ترويج احكام الهى و قوانين قرآنى. اما اگر بنا باشد، دستگاه جبار، دين مقدس اسلام را از رسميت بيندازد، احكام اسلام را از بين ببرد و قرآن را مهجور و منكوب كند، وجود حوزههاى علميه چه ثمرهاى دارد و چه آثارى بر آن مترتب است؟ [1] آيا اين حوزهها را مىخواهيم كه فقط از ترتب بحث كند؟ [2] حوزههاى علميه بايد زنده باشد و در برابر دشمنان اسلام چون كوه محكم بايستد و بخروشد. اين حكومت فاسد همه قواى خود را براى ضربه زدن به اسلام و مردم مسلمان به كار گرفته است و بساط ظلم و جنايت خود را هر روز بيشتر گسترش مىدهد. ما وظيفه داريم كه در برابر اين جنايتكاران بايستيم و سكوت نكنيم.
آيا در شرايطى كه استعمار، قرآن مسلمانها را تحريف مىكند ما ساكت باشيم؟! آيا در موقعى كه دستگاه طاغى بر مدرسه علوم دينى هجوم مىبرد و اهل مدرسه را مورد ضرب و شتم قرار مىدهد و اموال طلاب را غارت مىكند و علماى اعلام را به زندان مىبرد، هتك مىكند و مورد تهديد و تحقير و اهانت قرار مىدهد، ما ساكت باشيم؟ آيا ما ساكت باشيم در صورتى كه علماى تهران حبس مىشوند و هتك مىشوند؟ آيا ما ساكت باشيم در حالى كه علماى قم مورد شديدترين اهانتها قرار مىگيرند؟! به جرم اينكه مىگويند «ربنا اللَّه»، مربى ما امريكا نيست، مربى ما انگليس نيست، مربى ما اسرائيل نيست، مربى ما خداست.
خوابهاى خطرناك
جرم علما و روحانيون اين است كه از اسلام دفاع مىكنند، از احكام قرآن دفاع
[1] اشاره به ديدگاه برخى از مقامات روحانى آن روزِ حوزه قم كه بر اين باور بودند چون مبارزه با رژيم شاه ممكن است مايه آسيب رسيدن به حوزهها بشود، بنا بر اين بايد از مبارزه خوددارى كرد.
[2] «ترتب» يكى از اصولى است كه در حوزهها مورد بحث قرار مىگيرد.