ائمه هدى بر آن بوده آن است كه آن سه روز پنجشنبه اوّل، كه روز عرض اعمال است، و چهارشنبه اوّل دهه دوم، كه روز نحس مستمر و روز نزول عذاب است، و پنجشنبه آخر از دهه آخر، كه نيز روز عرض اعمال است، مىباشد. [1] و در روايتى وارد است كه بر امم سابقه هر وقت عذاب نازل مىشد در يكى از اين ايام نازل مىشد، پس رسول اكرم، صلّى اللّه عليه و آله، در اين ايام مخوفه روزه گرفت [2]. و در حديث است كه صوم اين سه روز معادل با صوم دهر است. [3] و تعليل فرمودهاند در بعضى روايات به آيه شريفه مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةٍ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها. [1] و اما آنچه در بعضى روايات وارد است كه در ترتيب مخالف با اين روايات است محمول است به مراتب فضل. و فرضا كه معارض باشند، از جهات كثيره رجحان با اين اخبار است. بلكه توان گفت كه معارضه بين آنها معارضه نصّ و ظاهر، يا اظهر و ظاهر است. و اما مرسله صدوق كه مىفرمايد: «در صورتى كه در عشر آخر دو پنجشنبه باشد، اوّلى را روزه بگير، زيرا كه شايد دومى را ملاقات نكنى.» [4] منافات با اين اخبار ندارد، زيرا كه ظاهر آن است كه براى رسيدن به فضل عاجل است براى خوف عدم توفيق، به موت يا غير آن، چنانچه در حكمت جعل «عتمه» نيز همين طور وارد است. پس، اين روايت خود از روايات داله بر مقصود است، يعنى بر افضليت پنجشنبه آخر، نه اخبار معارضه. و ظاهر اين است كه اگر پنجشنبه اوّل را روزه گرفت و به پنجشنبه آخر نيز رسيد، افضل آن است كه آن فضيلت را ادراك كند، و روزه اول مجزى از آن نباشد. و آنچه محقق جليل فيض [5] و محدّث عالى الشأن، صاحب حدائق [2]، عليهما الرّحمة، در مقام جمع فرمودند بعيد است، خصوصا دومى. [6]
در بيان فضيلت صدقه است
و اما سنت سوم رسول اكرم، صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، كه آن عبارت است از صدقه و جهد نمودن در آن، پس آن نيز يكى از مستحبات است كه كمتر در اعمال مستحبه به پايه آن مىباشد. و اخبار در موضوع صدقه، حتى بر خارج از مذهب و بر حيوانات برّى و بحرى، بيش از آن است كه در اين مختصر بگنجد، و ما به ذكر بعضى از آن اكتفا مىكنيم.
محمّد بن يعقوب بإسناده عن عبد اللّه بن سنان في حديث قال قال أبو عبد اللّه،
[1] «هر كس كارى نيكو بياورد او را ده برابر آن پاداش خواهد بود.» (انعام- 160)
[2] مراد شيخ يوسف بن احمد بن إبراهيم بحرانى (1186- 1107) فقيه بزرگ و عالم ربانى از خاندان آل عصفور است. در كربلا به سر مىبرد و رياست حوزه آنجا به مدت بيست سال بر عهده وى بود بزرگانى مانند ميرزاى قمى، سيد مهدى بحر العلوم، سيد ميرزا مهدى شهرستانى و ملّا محمّد مهدى نراقى از محضر وى بهرهمند گرديدند. آثار او در فقه بسيار است مشهورترين آن الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة است كه در عداد مهمترين آثار فقه استدلالى است.
______________________________
[1] وسائل الشيعة، ج 7، ص 304- 306، باب 7 از «ابواب صوم مندوب»، حديث 2، 5، 6، 8.
[2] وسائل الشيعة، ج 7، ص 303، باب 7 از «ابواب صوم مندوب»، حديث 1.
[3] وسائل الشيعة، ج 7، ص 309، باب 7 از «ابواب صوم مندوب»، حديث 15.
[4] وسائل الشيعة، ج 7، ص 305 باب 7 از «ابواب صوم مندوب»، حديث 4.