responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خارج فقه مقارن نویسنده : خارج فقه مقارن    جلد : 1  صفحه : 125

=نماز تراويح: مختصري از اقوال علماي شيعه در نماز تراويح

کد مطلب: ٦٥٥٢ تاریخ انتشار: ٢٩ فروردين ١٣٨٩ تعداد بازدید: 885 خارج فقه مقارن » نماز تراويح =نماز تراويح: مختصري از اقوال علماي شيعه در نماز تراويح

  بسم الله الرحمن الرحيم 

تاريخ : 29 / 01 / 89

بحث در نماز تراويح بود. ديروز مختصري در رابطه با نماز تراويح كه توسط خليفه دوم مطرح شد، عرض كرديم و اين كه خود خليفه دوم هم به همين نماز تراويحي كه بدعت ناميد، عمل نكرد. عبدالله بن عمر هم با تعابير تندي كه نسبت به تراويح خوان ها داشت، عمل نكرد. فقهاء اهل سنت هم، تقريبا شافعي ها و مالكي ها معتقدند:

اگر انسان در خانه اش نماز تراويح بخواند، بهتر از اين است كه برود مسجد و به جماعت بخواند

قبل از اين كه وارد اصل مسئله بشويم، مختصري از اقوال علماي شيعه را در تراويح در كتاب هاي فقه مقارن مان بررسي مي كنيم. اولين فقه مقارن ما عبارت است از خِلافشيخ طوسي (ره) و دومين كتاب، تذكرة علامه حلي (ره) است. اين دو بزرگوار وقتي مباحث خِلافي شيعه و سني را مطرح مي كنند، عمدتا متذكر عقيده شيعه و سني و اقوال شان مي شوند. بعد از علامه حلي (ره) جديدا من نديدم كسي مفصل تر وارد شده باشد؛ مگر جناب آقاي محمد جواد مغنيه (ره) كه خدا روحش را شاد كند و ايشان از بزرگان لبنان بود و مدتي هم در قم تدريس داشتند و من هم توفيق داشتم مدتي در درس تفسير ايشان مي رفتم و واقعا مرد با صفايي بود. كتابي هم دارد في ظلال قرآن اگر اشتباه نكنم و ايشان يك كتابي نوشت به نام الفقه علي المذاهب الخمسة، ولي متاسفانه اين كتاب خيلي مختصر و به صورت تلگرافي است و متذكر أدله هم نشده است و فقط فتواي شيعه را نقل كرده و فتواي آن 4 مذهب را.

از اهل سنت هم عبد الرحمن جزيري است كه الفقه علي المذاهب الأربعة را نوشته است. من پيشنهاد مي كنم اگر دوستان حوصله داشته باشند و بتوانند كتاب الفقه علي المذاهب الأربعة را بگيرند و فتاواي شيعه را وارد كنند، به نظر من ارزش دارد و جايش خالي است. يعني به همان شكلي كه الفقه علي المذاهب الأربعة در 4 جلد مفصل است و اگر بخواهد چاپ مجدد بشود، شايد در 10 يا 12 جلد بشود، ما بياييم تمام فقه شيعه و سني را به همين روش چاپ كنيم. البته اخيرا در مجموعه حضرت آيت ا... العظمي مكارم شيرازي، يك جلدي من امروز ديدم كه به اين شكلي است. البته آن خيلي مفصل است و اگر بخواهد به آن شكل برود، 70 يا80 جلد مي شود و مردم حوصله خواندن آن را ندارند. الفقه علي المذاهب الأربعة كتابي جا افتاده است و شايد اين كتاب در خانه تمام فقهاي شيعه باشد و فقهاء اهل سنت هم نسبت به الفقه علي المذاهب الأربعة عنايت ويژه دارند. اگر كسي حوصله داشته باشد دقيق بيايد مباحث فقه شيعه را وارد آن كتاب بكند، خيلي خوب است.

اخيرا هم در مكه يك كتابي نوشته شده حدود 7، 8 جلدش چاپ شده و توسط يكي از اساتيد دانشگاه ام القراي مكه نوشته شده كه نام كتاب را نمي دانم، ولي در آخر نام كتاب، و فقه العترة آمده است و خوب هم كار كرده است. ولي با آن گرايش وهابي گري وارد شده و الحق نسبت به فقه شيعه، خوب سرمايه گذاري كرده است. اگر انسان اينها را ببيند و يك كتاب شيعه مثل جواهر الكلام را هم نگاه بكند، شبيه آنچه كه جزيري كرده در الفقه المذاهب علي الأربعة، به نظرم جايش خالي است و كسي روي آن كار نكرده است.

دوستان اگر حوصله داشته باشند روي موضوعي كار علمي بكنند و اگر به عنوان يك ماده تحقيقي هم باشد و ما هم تلاش مي كنيم كه كار را در حد وقت مان ببينيم و آن هم عبارت از بررسي روايات ضعيف در كتب شيعه است. البته دوستان موسسه مان مدتي مشغول بودند، ولي متاسفانه كار به جايي نرسيد. يكي از همين رفقاي ما، رساله سطح 4 خود را در رابطه با احاديث ضعيف و جعلي در كتب شيعه قرار داد كه بد هم نيست اگر رساله اش را پيدا كرديد. ما بياييم احاديثي كه قطعا ضعيف و جعلي است، در غير مسائل احكام، در مسائل اخلاقيات و اعتقادات، اگر بشود يك مقاله خوبي تهيه كرد، هم مي شود روي سايت گذاشت تا مردم استفاده كنند و هم در بعضي از مجلات و روزنامه ها به چاپ رساند. البته آقاي تُستري، صاحب قاموس الرجالكتابي دارد به نام الأخبار الدخيلة كه در اين زمينه كار كرده است. ولي مرد بزرگوار، مقداري از حوزه ها دور بود و استاد هم كم ديده است؛ حتي مشهور است كه ايشان مثلا كفايه و مانند آن را بدون استاد خوانده و قلمش هم خيلي تند است. يك بزرگواري هم هاشم معروف الحسني كتابي دارد در رابطه با احاديث جعلي يا اين كه در يكي از كتاب هايش در رابطه با احاديث جعلي، مفصل وارد شده است.

اين پيشنهاد بنده بود كه اگر روي اين موضوع بياييم بررسي بكنيم، چيز خيلي خوبي خواهد شد. هم چنين يكي از بحث هايي كه امروز ضرورت دارد داشته باشيم و هجمه شديدي هم متوجه ما هست، قضيه پيدايش مذاهب اسلامي است. اين قضيه امروز تقريبا در رسانه هاي اهل سنت و وهابي خيلي مطرح است و من اين نكته را نسبت به آن موضوع اول يك اشاره اي داشته باشم. احاديث جعلي امروز، مخصوصا وهابي ها از اين احاديث كه در كتب ما هست، حداكثر سوء استفاده را عليه ما مي كنند. الان شما ببينيد همين رواياتي كه در كافي هست در رابطه با طوايف و ملل و شهرها و قراء، عليه ما استفاده مي كنند. مثلا روايتي كه در تهذيب هم هست و فقهاي ما متأسفانه با توجه به تسامح در أدله سنن عمل كرده اند و فتوا داده اند و طبق اين روايات، اين مقداري كمي درد بي درمان است. مثلا:

يكره معاملة الأكراد

يكي از مكروهات معامله، معامله كردن با أكراد است

طبق آن روايتي كه نقل مي شود كه كافي هم دارد و تهذيب هم دارد:

لا تعامل الأكراد، فإنهم طائفة من الجن، كشف عنهم الغطاء

حالا شما ببينيد در سايت فيصل نور (www.Fnoor.com) وارد شويد، اين روايات را رديف كردند عليه شيعه. يا روايت:

يا لا تساكنوا الخوز، فانهم كذا و كذا

در خوزستان زندگي نكنيد؛ زيرا چنين و چنان است

لا تزوجوا الخضر، فإن لهم طائفة الأرحام تدل علي غيره وفاء

با شمالي ها ازدواج نكنيد؛ زيرا آدم بي وفايي هستند

اگر شما تمام اين روايات را نگاه كنيد، مي بينيد اين روايات مي رسد به بعضي از راوياني كه اگر زندگي شان را بررسي كنيد، پرونده سياهي دارند و كارشان اين بوده كه احاديث را از زبان ائمه (عليهم السلام) جعل كنند و در ميان مردم منتشر كنند تا موقعيت ائمه (عليهم السلام) را در جامعه مخدوش كنند.

تقريبا يك ماه و نيم قبل در شبكه ماهواره اي صفاكه از مصر پخش مي شود، شايد هجمه اي كه در يك هفته توسط آنها عليه شيعه انجام مي شود، به اندازه بيش از 8 سال شبهه افكني شبكه ماهواره اي المستقلة عليه شيعه باشد. يعني بعضي وقت ها كه نگاه مي كنم، قلبم به درد مي آيد و اصلا توان گوش كردن ندارم. يعني هجمه ها نسبت به ائمه و أهل بيت (عليهم السلام) و شيعه در اين شبكه، وقاحت و بي حيايي را به حدّ أعليٰ رسيده است. يعني اگر از طرف خداي عالم دستور مؤكد بود كه شما عليه شيعه و أهل بيت (عليهم السلام) حرف بزنيد، بيش از اين نمي توانستند حرف بزنند. يعني واقعا بي حيايي و وقاحت حد دارد، ولي اينها از حد گذارنده اند.

بنا بود آقاي كوراني وارد همان بحث شان شود كه به طور زنده بود، موضوع در رابطه با توحيد بود، آقاي عرعور (كه واقعا يك آدم هتاكي هست و از آن ناصبي هاي بي حياست و واقعا بي حياست و خداي عالم در وجود ايشان، ذره اي حيا قرار نداده است و بي حيايي او از امثال يزيد و معاويه و عمرو عاص بدتر است) همين كه خواست صحبت كند، گفت: آقاي كوراني من يك سوالي از شما دارم (اين شبكه هم از مصر پخش مي شود و عمده بيننده آن مصري هستند):

آقاي كوراني! روايتي در كتاب هاي شيعه هست:

مردم مصر ديوث هستند.

شما اين روايت را جواب مي دهيد كه مراد از اين روايت چيست؟

اين بنده خدا به صورت ناخودآگاه كه حضور ذهن هم نداشت، گفت من فعلا حضور ذهن ندارم و بحث ما درباره توحيد بود. ايشان گفت: نه، شما اين را جواب بدهيد كه من بدانم شيعه مصر را ديوث مي داند.

ببينيد! حالا خودشان يك دفعه حرف مي زنند، خوب خيلي زياد تأثير ندارد، يك دفعه يك عالم شيعي، آن هم يك عالم توانمندي مثل حاج آقاي كوراني مي آيد جواب نمي تواند بدهد و اين ضربه اش چند برابر مي شود.

لذا من معتقدم يكي از چيزهايي كه ما بايد روي آن كار علمي انجام بدهيم، همان رواياتي است كه در دوران ائمه (عليهم السلام) جعل شده و در ميان مردم پخش شده و متأسفانه در كتاب هاي اصلي ما و حتي در كتب الأربعة ما هم اين روايات آمده است و كسي هم در طول تاريخ، متصدي بررسي اين روايات نشده است. ما بياييم بررسي سندي و رجالي و دلالي بكنيم و دسته بندي بكنيم. رواياتي كه مربوط به احكام و غيره است را بگذاريم كنار، ولي آن رواياتي كه امروز نقش فعال دارد در مسائل اجتماعي، گزينش بشود و كار علمي بشود و در سايت هاي مختلف قرار بگيرد كه حداقل بچه شيعه هاي ما بدانند جواب چيست. حالا ما كاري با سني ها و وهابي ها نداريم، خود بچه شيعه بداند كه اگر با روايتي برخورد كرد كه مثلا مردم مصر ديوث هستند كردها چنين اند و خوزستاني ها و شمالي ها چنين اند، مشخص شود.

الان بحث شيعه و سني وارد رسانه شده است و مثل زمان سابق نيست كه شما بياييد مثلا يك بحث مناظره در يك روستا يا شهري يا دانشگاهي بگذاريد. الان اينترنت و ماهواره آمده است و تمام دنيا دسترسي دارند به منابع ما و تمام دنيا دارند اين مطالب را مي شنوند. ما حداقل اين جوانان خود را در اين زمينه مقداري بيمه كنيم و اطلاع رساني و واكسينه كنيم كه اگر يك روايتي اين طوري است، اين روايت ضعيف است و مخالف نص قران است و مخالف فتواي عموم فقهاي شيعه هست كه معتقدند ازواج انبياء (عليهم السلام) از هرگونه آلودگي اخلاقي پاك بودند.

لذا اين قضيه به نظرم مي رسد ضرورت دارد كه إن شاء ا... دوستان در اين ايام تعطيلي بتوانند ولو مثلا 5 تا 10 روايت در اين زمينه روي آن كار علمي بشود حالا كارهايي كه ديگران كردند، ببينند كه راه را بعضي ها رفتند. مثل آقاي هاشمي حسني كتابي دارد تحت عنوان الموضوعات يا الأحاديث الموضوعة و من نگاه كردم و مطالبش دل نشين نيست. يعني ما مي توانيم با اين امكانات مدرن كامپيوتر و اينترنت و با اين نرم افزارها، خيلي خيلي بهتر از او كار كنيم. يا همان الأخبار الدخيلة كه آقاي تستري كار كرده، كار فردي كرده و كار هم در گوشه اي از خوزستان انجام شده و اين بزرگوار نشسته و با اطلاعاتي كه داشته، كار كرده است. ما مي توانيم سر نخ را هم از اينها بگيريم و بعد با اين امكانات مدرن و روز وارد شويم و مطالب را خوب حلاجي كنيم و به نحو أحسن بتوانيم در سايت ها قرار دهيم. مثلا در يكي از سايت هاي پربيننده مثل يوتوب يا بالاترين كه تقريبا از پرببينده ترين سايت هاست، قرار بدهيم يا وبلاگ درست كنيم و در جاهاي مختلف معرفي كنيم و اين احاديث جعلي كه وارد روايات ما شده، را توضيح بدهيم كه صحيح نيستند. روايت هم داريم كه خود امام صادق (عليه السلام) فرموده است:

افرادي هستند كه از قول ما احاديثي را در مذمت دشمنان ما يا در غلوّ نسبت به خودمان جعل مي كنند و در ميان مردم منشر مي كنند تا اختلاف بياندازند و موقعيت ما را زير سوال ببرند.

حتي متاسفانه اين قضايا امروز براي خيلي از طلبه ها هم جا نيفتاده است. من همين دو روز قبل داشتم مشهد وارد حرم مي شدم، ديدم چند نفر از طلبه ها هم در داخل حرم آمدند و گفتند چند تا سوال داريم. يكي از آنها گفت:

شما در شبكه يك كه برنامه داشتيد در برنامه اين شب ها، صحبت تان طوري بود كه هرگونه لعن را ممنوع اعلام كرديد.

حتي ديروز هم من بعد از درس رجال، چندين نفر از طلبه ها اين سوال را داشتند از من كه شما حرف هاي تان طوري است كه هرگونه لعن علني حرام است.

گفتم:

اگر شما از بحث اين هفته من، نه، شايد از 500 إلي 600 بحثِ من روي اينترنت، صوت يا متن، اگر يك كلمه از من شنيديد كه من گفته باشم لعن جائز نيست، من 100 هزار تومان به شما جايزه مي دهم. چيزي كه من گفتم اين است كه سبّ و فحش دادن جائز نيست.

چون روايات متعدد داريم از ائمه (عليهم السلام) در نهي از سبّ به دشمنان أهل بيت (عليهم السلام). از اين بالاتر، طبق آيه قرآن كه صراحت دارد:

وَ لَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ

سوره انعام/آيه108

ولي در بحث لعن، يا وارد نمي شوم به طور كلي و مهمل مي گذارم و اگر وارد هم شدم، لعن، دعا من الله است. اين عبارت استاندارد من است هميشه، لعن، طلب دعا من الله است. يك دفعه مي گويم خدايا به فلاني بچه بده، به فلاني مرگ بده. نه خانه دادن دست ما است، نه ويران شدن آن دست ما است. ما از خدا طلب مي كنيم و خدا اگر صلاح ديد، به او بچه مي دهد و اگر صلاح هم ديد، او را جوان مرگ مي كند. لعن، طلب دعا از خداست و در قرآن نزديك به 39 آيه داريم در رابطه با لعن. تا جايي كه ظالم را خدا لعن كرده است:

لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَي الظَّالِمِينَ

سوره أعراف/آيه44

وَ الْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ

سوره نور/آيه7

فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَي الْكَافِرِينَ

سوره بقره/آيه89

دروغ گفتن ميان ما، چيز طبيعي است. يعني كسي تعمّد در دروغ گويي داشته باشد، مشمول لعن مي شود. يعني مي شود لعن كرد. هم چنين كسي كه ظلم مي كند، حتي در حق زن و بچه اش. لعن چيست؟ طلب دعا من الله است. روايات داريم، مخصوصا اهل سنت نقل كردند:

اگر كسي، كسي را لعن كند، اگر آن فرد لعن شده، شايسته لعن نباشد، لعن لاعن به خودش برمي گردد.

شما مي گوييد بر فرض [شما شيعيان] فلان صحابه را لعن مي كنيد، اين صحابه اهل بهشت هستند، خب، طبق روايات شما، لعن به خود ما برمي گردد. يعني در حقيقت، ما داريم خودمان را لعن مي كنيم، ديگر شما چرا اين قدر ناراحت مي شويد؟! اگر همين فايل لعن را كه ما روي سايت گذاشتيم، نگاه كنيد، شايد بيش از 300 الي 400 ساعت روي آن كار شده است. البته خيلي طولاني است، 130 الي 140 صفحه است. ولي در رابطه با قضيه لعن و سبّ چيزي را جا نگذاشتيم. حتي اين كه صحابه همديگر را لعن مي كردند، ائمه (عليهم السلام) افرادي را لعن مي كردند، حتي خود عايشه چه افرادي را لعن كرد، عمر چه افرادي را لعن كرد، ابوبكر چه افرادي را لعن كرد، خود أمير المؤمنين (عليه السلام) لعن كرده، امام حسن مجتبي (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) افرادي را لعن كرده و خود رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) كه در اين كتاب موسوعة أطراف الحديث، ماده لعنت، جلد هفتم، 300 روايت آورده از پيامبر (صلي الله عليه و آله) كه 300 مورد، پيامبر (صلي الله عليه و آله) لعن كرده است. يعني 300 روايت در مورد لعن پيامير (صلي الله عليه و آله) نسبت به افراد و اشخاص طوائف، صاحب حِرَف و صناعات دارد. همين فايل را اگر دوستان دانلود و ملاحظه و تخليص كنند، مثلا 140 صفحه در 12 صفحه داشته باشند، خوب است. ما روي اين قضيه خيلي كار كرديم. الحق و الانصاف سنگ تمام گذاشتند و من خودم هم 4، 5 بار كار آقايان را كنترل كردم و ايراد گرفتم و رد كردم. نمي گوييم كه بي عيب است، بي عيب فقط كار معصوم است. هر كس بگويد كار من بي عيب است، همين عبارت عيب است براي او. ادعاي بي عيبي، خودش بالاترين عيب است.

در رابطه اين كه قضيه كه لعن علني جائز نيست، من گمان مي كنم همه فقهاء بر اين اتفاق نظر دارند. همه فقهاء معاصر اتفاق نظر دارند كه لعن علني حرام است. بعضي از مراجع معاصر هم تعبيرشان اين بود كه هرگونه لعن علني كردن، قطعا ائمه (عليهم السلام) راضي نيستند. يعني مسئله كاملا روشن است و در روايات هم بنده نديدم كه در يك جلسه علني، امام صادق (ع) لعن كرده باشد؛ ولي عكسش را داريم. خود شيخ صدوق (ره) در كتاب الإعتقادات از امام صادق (عليه السلام) نقل مي كند:

إنا نري في المسجد رجلا يعلن بسب أعدائكم و يسبهم، فقال: ما له؟! لعنه الله! تعرض بنا! قال الله: «وَ لَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ»

فردي در مسحد نشسته و اعداء شما را سبّ و ناسزا مي كند. حضرت فرمود: او را چه شده است؟! خدا اين دوست ما را لعنت كند، ما را در معرض فحش ديگران قرار داد. خداوند مي فرمايد: ...

يعني شما وقتي مقدسات آنها را فحش مي دهيد، آنها هم مقدسات شما را كه ما أهل بيت (عليهم السلام) هستيم، ناسزا مي گويند. اين قضيه اي كه علني نبايد صورت بگيرد، بحث ديگري است. من در شبكه يك هم مطرح كردم و مقداري هم خود مجري داشت شطنت مي كرد كه پس تبرّي، جلوه اش كجا بايد ظاهر شود؟ گفتم: تولّي و تبرّي يك امر قلبي است. همان طوري كه ايمان و كفر، يك امر قلبي است. ظهور تبرّي در آنجايي است كه اگر كسي نسبت به امام جسارت مي كند، آنجا بر ما واجب است كشتن او؛ اگر چنانچه مشكلي براي ما پيش نيايد و يا يك جايي امام (عليه السلام) أمر مي كند كه به دشمنان ما هجوم ببريد، آنجا ديگر با تمام وجود وارد مي شويم. مثلا همين مراسم عيد الزهراء قم را برده بودند عربستان سعودي ترجمه هم كرده بودند به عربي و تقريبا ميليوني توزيع كرده بودند در ميان مردم. خب، همين را ملاك قرار مي دهند براي كشتن شيعه، ملاك قرار مي دهند براي قتل شيعه و قطعا ائمه (عليهم السلام) به اين راضي نيستند.

«««و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته»»»



نام کتاب : خارج فقه مقارن نویسنده : خارج فقه مقارن    جلد : 1  صفحه : 125
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست