رفته و با انگشت بر زمین خطّ میکشد، گفتم ای امیر المؤمنین چرا شما را اندیشناک میبینم و چرا بر زمین خط میکشید؟ آیا به زمین و خلافت در آن رغبتی دارید؟ فرمود: لا و اللَّه، نه به آن و نه به دنیا هیچ روزی رغبتی نداشتهام و لیکن در مولودی اندیشه میکنم که از سلاله من و یازدهمین فرزند من است او مهدیّ است و زمین را پر از عدل و داد میسازد همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد، او را غیبت و حیرتی است که اقوامی در آن گمراه شده و اقوامی دیگر در آن هدایت یابند. گفتم: ای امیر المؤمنین! چنین چیزی واقع خواهد شد؟ فرمود: آری، همان گونه که او آفریده شده دارای غیبت نیز خواهد بود، تو از کجا این امر را میدانی؟ ای اصبغ! آنها بهترین این امّت به همراه نیکان این عترت خواهند بود، گفتم: بعد از آن چه خواهد شد؟ فرمود: سپس خداوند هر چه بخواهد کند که او را ارادت و غایات و نهایاتی است. (1) 2- و به طرق عدیده از کمیل بن زیاد نخعیّ روایت است که گفت: