در مقابلش خاضعانه ایستادند (1) در حالی که از او میخواستند که از خدای تعالی بخواهد که بر ایشان باران بفرستد و ادریس به آنها گفت: اکنون آری، و از خدای تعالی درخواست کرد که بر قریه آنها و نواحی آن باران بفرستد، ابری از آسمان بر سر آنها سایه انداخت و رعد و برقی درگرفت و همان ساعت باران فراوانی بر آنها بارید تا به غایتی که گمان کردند غرق خواهند شد و به خانههای خود نرسیده بودند مگر آنکه نفوسشان آنها را از فراوانی آب نگران ساخته بود [1].
باب 2 ذکر آشکار شدن نبوّت نوح علیه السّلام
(2) عبد اللَّه بن فضل هاشمی گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: چون خدای تعالی نبوّت نوح علیه السّلام را آشکار کرد و شیعه به فرج یقین کردند بلوی شدّت گرفت و کذب و اختلاف افزون شد تا به حدّی که به شیعه سختی شدیدی رسید و به نوح