(1) صاحب کتاب گوید: و ما به ایشان میگوئیم: چرا امام شما از شاگردان و مسترشدین خود نهان است؟ اگر گویند برای حفظ جان خود است، گوئیم: بر مسترشدین هم رواست که در طلب او تقیّه کنند، علی الخصوص که مسترشد در خوف و رجا باشد و نداند که پیش از او چه میشود، پس او در تقیّه است. و اگر تقیّه بر امام روا باشد، بر مأموم رواتر خواهد بود. و چگونه امام در رهبری امامت در تقیّه است، امّا در گرفتن اموالشان تقیّه ندارد، در حالی که خداوند میفرماید: پیروی کنید از کسی که از شما درخواست اجری ندارد. [1] و میفرماید: بسیاری از دانشمندان و راهبان اموال مردم را به باطل میخورند و راه خدا را سدّ میکنند. [2] این دلیل است که اهل باطل طالب متاع دنیا هستند و کسانی که متمسّک به کتاب خدا هستند از مردم درخواست اجری ندارند و آنان هدایت شده هستند. سپس میگوید: جمله «اگر چنان گویند چنین گوئیم» جمله نادان کم خرد است.