(1) به توفیق الهی میگوئیم: ما متعبّدیم که به عصمت امام اقرار داشته باشیم همچنان که متعبّدیم به اصل امامت اقرار داشته باشیم و عصمت در ظاهر خلیفه نیست که دیده شود و مشاهده گردد و اگر به امامت امامی اقرار داشته باشیم و عصمت او را انکار کنیم، اقرار به او نکردهایم، و چون روا باشد که از او بخواهند تا به واسطه اقرار به امری که غائب از ابصار ماست و در هر امامی وجود دارد- یعنی عصمت- خدا را عبادت کنیم، روا باشد که از ما بخواهند تا به واسطه اقرار به امامت امام غائب از ابصار خدا را عبادت کنیم، غیبتی که به واسطه حکمتی از حکمتهای الهی واقع شده است و اگر راه به مصلحت آن ببریم یا نبریم فرقی ندارد. و باز میگویم: امروز حال امام ما در غیبتش، مانند حال پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم در ظهورش میباشد و این از آن روست که آنگاه که او در مکّه بود در مدینه حضور نداشت و زمانی که در مدینه بود در مکّه حاضر نبود و وقتی که مسافرت میکرد در شهر نبود و وقتی در شهر حضور داشت در سفر نبود، و آن حضرت