ایشان اقامه فرمود. (1) حکم پرسش معتزله نیز همین است و به ایشان همان گفته میشود که به ما گفتند، چرا واضحترین حجّتها و روشنترین دلائل در اظهار- معجزههای متعدّد و استظهار به کثرت ادلّه ترک شده است؟ امّا قول معتزله که میگویند: علیّ علیه السّلام در امر خلافت به احادیثی استدلال کرده که قابل تأویل است، در جواب میگوئیم: به عقیده ما او در برابر اهل شوری به نصوصی از پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم استدلال کرده است که ایشان آن نصوص را میشناختند، زیرا آن بزرگان جاهل به امر نبودند و حکمشان مانند حکم سایر پیروان نبوده است، و این کلام را به خود معتزله بر میگردانیم و میگوئیم: چرا خداوند انبیاء بیشتری را مبعوث نکرد و در هر شهر و روستا و هر عصر و زمانی تا روز قیامت یک یا چند پیامبر نفرستاد؟ و چرا معانی قرآن کریم را چندان تبیین نفرمود که هیچ کس در آن تردید نکند و چرا قرآن را محتمل تأویل قرار داد؟ این مسائل آنها را به جواب ما وادار میکند. تا اینجا کلام ابو جعفر بن قبه بود.
کلام یکی از بزرگان در ردّ بر زیدیّه
(2) یکی دیگر از مشایخ متکلّمین امامیّه در باب غیبت امام زمان علیه السّلام میگوید: