responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مقالات فلسفی ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 183

ایرادهای نظریه هگل

بر فلسفه هگل ایرادهای اساسی وارد است که درباره این موارد فهرستوار اشاراتی میکنیم:

اینکه میگوید علیت نمیتواند جهان هستی را توضیح بدهد سخن درستی نیست. علیتی که بنابر فلسفه اصالت وجود میان وجودات است غیر علیتی است که میان ماهیات است. بنابر فلسفه اصالت وجود، علت، معلول را توضیح میدهد و این مسئلهای است در سطح بسیار عالی [1].

سخن دومش که ذهن و عین را یکی میداند و میگوید در عالم عین همانند عالم ذهن جریان استدلال حکمفرماست، درست نیست [2]. نه ذهن و عین یکی است و نه


[1]. حرف اول هگل که میگفت: علت نمیتواند توضیح دهنده باشد، دلیل توضیح دهنده است؛ جوابش این است که: خود علیت بزرگترین دلیلهاست، که همان لمّیت و از علت به معلول پی بردن است، منتها هگل میگوید ما علیت را تنها از راه تجربه میتوانیم کشف کنیم و وقتی از راه تجربه کشف بکنیم تجربه تنها یک قضیه وجودیه است نه ضروریه، و این حرفش حرف درستی است، ولی حرف بسیار بسیار دقیق مرحوم آخوند (صدر المتألهین) در باب اتحاد عاقل و معقول در اینجا زنده میشود. شیخ (ابن سینا) و دیگران در باب علم باری گفتند که مناط علم حق، «لمّیت» است، یعنی ذات باری علت تامه است برای موجودات و ذات باری علم به ذات خودش دارد و علم به ذات خودش که علت موجودات است قهراً علم به موجودات هم هست. جواب دادند که اگر علم، همان علم حصولی و ارتسامی باشد که شما میگویید یعنی علم به ماهیات، هیچ علم به ماهیتی نمیتواند علم به معلول آن ماهیت باشد و علم باری تعالی محال است علم ارتسامی باشد چون لازمهاش این است که علم انفعالی باشد، ولی اگر علم به وجودها باشد نه ماهیتها (بنابر اصالت وجود)، علم به حقیقت علت، علم به حقیقت معلول هم هست و به نحو علم حضوری هم خواهد بود چون وجود علت، وجود معلول است به نحو اتم، به خلاف ماهیت که ماهیت علت عین ماهیت معلول نمیتواند باشد چون ماهیتها متباین بالذات هستند.

پس علیت و دلیل همیشه دو باب جداگانه نیستند، علیت تجربی و علم انفعالی همین جور است ولی علیت وجودی اینطور نیست.

[2]. [باز هم برای توضیح بیشتر قسمتی از درسهای «حرکت» قم نقل میشود:] هگل آمد همان مقولات کانت را با قدری تصرف پذیرفت ولی میان ذهن و عین فاصله قائل نشد. با مقدماتی که هگل چید مشکل شناخت که از زمان لاک و هیوم به وجود آمده بود حل میشود (با فرض قبول آن مقدمات).

این مسئله، مسئله شناخت در فلسفه ما، به صورت دیگری حل شده است و در عین اینکه شناخت از یک سلسله عناصر عقلی که به صورت «معقولات ثانیه» در ذهن وجود دارند تشکیل یافته است، باز مشکل شناخت حل شده است و رابطه ذهن و خارج هم محفوظ است که در جای خود باید بحث شود.

نام کتاب : مقالات فلسفی ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 183
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست