responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گفت‌وگوی چهارجانبه ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 46

است و این همان نفاق معروف و مصطلح است. سوم آن چهره باطن انسان است که خود انسان هم از او بی خبر است و آن قسمت از نفاق را حتی خودش هم از روی علائم باید بفهمد یعنی نمی تواند با مراجعه به ضمیر خودش کشف کند که من آن نفاق را ندارم.

و بسا هست یم عمر هم این را کشف نکند، که در اینجا داستانها خیلی زیاد است. یکی از علائم می گویند رویاهاست. انسان گاهی در عالم رویا خوابهایی می بیند که در عالم رویا دست به جنایتی، به فسقی می زند که امکان ندارد در بیداری حتی تصورش را کرده باشد و اگر این موضوع در آن عمق ضمیرش پنهان نباشد امکان ندارد که بعد در عالم رویا این مطلب از او بروز کند، که این یک مبنای علمی هم دارد. اینجا فقط به یک داستان قناعت می کنم و رد می شوم.

مرحوم ابوی ما از یک آقای ملایی که ما او را ندیده بودیم نقل می کردند، می گفتند آدم خوشمزه ای هم بود، یک وقت گفت فلان کس چقدر خوب شد (به همان زبان خراسانی ) که ما آن زمانها نبودیم (یعنی زمان پیغمبر ومسئله وفات پیغمبر و خلافت و داستان علی و عمر و اینها) گفتن چطور؟ گفت : ما یک عمر همیشه عمر را لعن می کنیم و مجسمه اش را آتش می زنیم. یک شب من خواب دیدم که عمر دارد از دور می آید ولی با دبدبه و همینه و آقایی. چنان آستین عبا را کشیدم که تا حد رکوع تعظیم کردم. خوب شد ان وقتها نبودیم، اگر بودیم قطعاً همین کار را می کردیم.

شاید همین طوری که در قشرهای شخصیت انسان این مراتب وجود دارد، در قشر های جامعه هم همینها وجود دارد. ای بسا افرادی

نام کتاب : گفت‌وگوی چهارجانبه ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 46
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست