responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فلسفۀ تاریخ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 215

زیست شناسی اگرچه خیلی روشن نیست ولی تا اندازه زیادی روشن است که یک «نوع» در مرتبه عالیتر از نوع دیگر قرار میگیرد بدین معنا که ارگانیزمش مبسوطتر و پیچیدهتر است و از نظر کارآیی، از اعضا و اندام مجهزتری برخوردار است.

اگر میگوییم این موجود جاندار نسبت به آن موجود جاندار کاملتر است، یعنی این موجود مجهز به اندامی است که از نظر آن اندام نسبت به آن موجود کاراتر است. ولی در باب تکامل تاریخ، ما چه بگوییم؟ اگر بگوییم «جامعهها متکامل میشوند و رو به تکامل میروند» یعنی چه میشود؟ مثلًا اگر بگوییم- که زیاد میگوییم- ما داریم پیشرفت میکنیم، پیشرفت از چه نظر؟ اصلًا معنی پیشرفت چیست؟ ممکن است پیشرفت به ثروت توجیه شود، یعنی [با گذشت زمان] بشر تسلطش بر منابع طبیعی زیادتر میشود و بیشتر میتواند ثروت زمین را استخراج کند، پس این کاملتر است (واقعاً هم این خودش مسئلهای است. وَ لَقَدْ مَکنّاکمْ فِی الْارْضِ وَ جَعَلْنا لَکمْ فیها مَعایشَ قَلیلًا ما تَشْکرونَ [2]) و انسان پیشرفته یعنی انسانی که «معایش» را- که در زمین هست- هرچه بیشتر به دست آورد.

همچنین ممکن است ملاک تکامل را قدرت بدانیم. البته قدرت با ثروت بستگی دارد ولی عین همدیگر نیستند [1]. در باب قدرت هم اگر بگوییم قدرت به معنای تسلط بیشتر است، این سؤال مطرح میشود که تسلط بیشتر بر چه؟ بر طبیعت؟ که همان تکنولوژی میشود، یعنی هرچه انسان از نظر تکنیک جلو آمده تسلطش بر طبیعت بیشتر شده است. یا تسلط بر انسانهای دیگر؟ آیا میشود این را تکامل نامید؟ بگوییم هر جامعهای که قدرت بیشتری پیدا کند به طوری که جامعههای دیگر را


[1]������������ اعراف/ 10.

[2] ثروت و قدرت به نوعی با یکدیگر خویشاوندند. ثروت، قدرت به وجود میآورد و قدرت، ثروت. اینکه میگویند «توانا بود هرکه دانا بود» در عمل در دنیای امروز باید گفت «توانا بود هر که دارا بود». حقیقت این است که دانایی و دارایی و توانایی با یکدیگر نوعی تلازم دارند. البته دانا، توانا و دارا هم میشود (آنچنان که غرب چون دانا شد دارا و توانا هم شد) ولی دارایی ملازم با دانایی و توانایی نیست. بعضی کشورها دارا هستند (عربستان سعودی) ولی دانا و توانا نیستند. توانایی هم ملازم با دانایی و دارایی بهطور صددرصد نیست. بلکه باید گفت این سه معنی در عین اینکه به نوعی ملازم یکدیگرند، همه از هم قابل تفکیک میباشند. حتی دانایی اگر دانایی غیر فنی باشد مثلًا پزشکی یا ادبی یا علوم یا فلسفه باشد، مستقیماً سبب توانایی و دارایی نمیشود.

نام کتاب : فلسفۀ تاریخ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 215
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست