responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عرفان حافظ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 146

مگر خضر مبارک پی درآید

ز یمن همتش کاری گشاید

مگر وقت وفا پروردن آمد

که فالم «لا تَذَرْنی فَرْداً» آمد

«لا تَذَرْنی فَرْداً» در تعبیر عرفانی یعنی خدایا مرا در طبیعت باقی نگذار، یعنی به من توفیق بده که از سرای طبیعت عبور کنم. اگر انسان در طبیعت بماند و نتواند خودش را به ماوراء طبیعت برگرداند، در واقع در تبعیدگاه و در غربت بسر برده است، مثل «سیبری» است.

چنینم هست یاد از پیر دانا

فراموشم نشد هرگز همانا

که روزی رهروی در سرزمینی

به لطفش گفت رندی ره نشینی

کهای سالک چه در انبانه داری

بیا دامی بنهگر دانه داری [1]

جوابش داد گفتا دام دارم

ولی سیمرغ میباید شکارم

من با این دام غیر از سیمرغ که پادشاه مرغان است چیز دیگر شکار نمیکنم.

میدانید سیمرغ ضرب المثل خداوند است. اصلًا منطق الطیر عطار در همین زمینه سیمرغ است که مقصودش خداست. حافظ هم گاهی تعبیر به «عنقا» میکند، خیلی جاها دارد و ... [2]


[1] بیا یک دامی بیندازیم برای شکار.

[2] [چند دقیقهای از پایان سخنرانی متأسفانه روی نوار ضبط نشده است.]

نام کتاب : عرفان حافظ ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 146
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست