responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 230

الّذی حدث إمّا أن یکون فی ابتداء وجوده موجوداً أو لایکون، فإن لم یکن فهو بعد فی عدم لا فی ابتداء وجوده [1]، و إن حصل له وجود فلا یخلو إمّا أن یکون قد بقی منه شیء بالقوّة أو لم یبق. فإن لم یبق فالشیء قد حصل بتمامه فی أوّل حدوثه فهو حاصل دفعة لایسیراً یسیراً، و إن بقی منه شیء بالقوّة فذلک الشیء الّذی بقی إمّا أن یکون عین الّذی وجد و هو محال، لاستحالة أن یکون شیء واحد موجوداً و معدوماً دفعة واحدة [2]، و إمّا أن یکون غیره [3]، فحینئذ الّذی حصل أولًا فقد حصل بتمامه، و الّذی لم یحصل فهو بتمامه معدوم، و لیس هناک شیء واحد له حصول علی التدریج بل هناک أمور متتالیة، فالحاصل أنّ الشیء الأحدی الذات [4] یمتنع أن یکون له حصول إلّادفعة بل الشیء الّذی له أجزاء کثیرة أمکن أن یقال إنّ حصوله علی التدریج علی معنی أنّ کلّ واحد من تلک الأفراد إنما یحصل فی حین بعد حین، و أمّا علی التحقیق فکلّ ما حدث فقد حدث بتمامه دفعة و ما لم یحدث فهو بتمامه معدوم، فهذا ما عندی فی هذا الموضع. هذا کلامه.

و أقول: إنّ بهمنیار ذکر هذه الشبهة ناقلا إیاها عمن سبقه من الأقدمین و أبطلها بأنها إنما تنفی وجود الحرکة بمعنی القطع و هی غیرموجودة فی الأعیان و الموجود من الحرکة إنما هو التوسط المذکور و هو لیس إلّاأمراً سیالًا لایکون متقضّیاً [5] و لاحقاً، و جمهور المتأخرین سلکوا هذا المنهج زاعمین أنه منهج الحکمة إلّامولانا و سیدنا الأستاد دام ظله العالی [6] حیث أفاد إنّ النافین للحرکة بمعنی القطع قائلون بأنّ التوسط المذکور


[1]. یک مغالطه همین است که «ابتدا» را به معنای آنی که شیء در آن «آن» وجود پیدا میکند میگیرد. اما اگر ابتدا را به معنای حد وجود بگیریم، میتوانیم بگوییم بله، شیء در ابتدای وجودش موجود نیست بلکه حد وجودش در ابتدای وجودش موجود است.

وجودش و نیز زمان وجودش حدی دارد. وجودش در زمان موجود است و ابتدای وجودش در ابتدای زمان.

[2]. بعد در جواب گفته میشود که مانعی ندارد که شیء، «دفعة واحدة» موجود و معدوم باشد، اما به این معنا که مرتبهای از آن، موجود و مرتبه دیگری از آن، معدوم است.

[3]. در اینجا هم جواب میدهند که به یک اعتبار، غیر آن است و به یک اعتبار دیگر عین آن است. به اعتبار اینکه وجودِ واحد است، غیر آن است و به اعتبار اجزاء، یک جزء غیر از جزء دیگر است و در هر وجود ممتدی همینطور است.

[4]. میگوید امور تدریجی «غیر احدی الذات» هستند، یعنی اموری هستند که در واقع متکثرند و ما خیال میکنیم امر واحدی هستند.

[5]. «متقضّی» یعنی آناً فآناً حادث و آناً فآناً فانی میشود.

[6]. مقصود «میرداماد» است. مرحوم آخوند برای میرداماد احترام بسیاری قائل است، اگرچه از نظرات میرداماد کمتر حرفی است که قبول کرده باشد و مخصوصاً حرفهای اساسی او مثل «حدوث دهری» را قبول ندارد. در عین حال نهایت احترام را برای او قائل است زیرا غیر از مسئله استاد و شاگردی، به میرداماد ارادت دارد.

نام کتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 230
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست