نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 430
جناب اصفهانى ميرزا ابو طالب-
پسر ميرزا نصير، از شعراى شيرينگفتار اصفهان و از خطّاطين عالى مقدار ميباشد، در عهد سلطان حسين صفوى سر خط نويس ديوان اعلى بود، بالخصوص خط شكسته را خوب و زيبا مينوشت و از اشعار او است:
نه بوصل يار طاقت، نه بهجر تاب دارد
چه كنم چنين دلى را، كه مرا خراب دارد
خبر از جناب دارى كه ز دورى تو شبها
نه بدل قرار و طاقت نه بديده خواب دارد
در سال هزار و يكصد و پنج از هجرت درگذشت. (ص 1838 ج 3 س)
جناب اصفهانى ميرزا فتح اللّه-
شاعرى است ايرانى از نسل امير نجم ثانى از امراى شاه اسمعيل صفوى كه در ديهخواران اصفهان زاييده شد، در عهد شاه تهماسب صفوى بمقام بس عالى رسيد، اخيرا از طرف نادرشاه بخراسان مأمور گرديد و بفاصله ده سال، در سال 1146 يا 1148 ه ق بامر نادرى درميان رى و كاشان مفتول شد و از اشعار او است:
اگر زنم بلب، از دست آن نگار انگشت
شود چو غنچه ز خون دلم نگار انگشت
برآيد از رگ من ناله گر بخارم تن
بدان مثابه كه مطرب زند بتار انگشت
به تلخكامى ايّام شاد باش و مزن
بشهد كاسه هرسفله زينهار انگشت
(ص 1838 ج 3 س و 92 ج 2 مع)
جناب گرگانى
ميرزا محمد حسين، مشهور بجناب، ملقّب بشمس الدين، و متخلّص بربّانى، از افاضل عصر خود بوده و از تأليفات او است:
1- ارجوزه در اصول فقه 2- لطائف الحكم در دو مجلّد 3- مقصد الطالب كه در 1311 ه ق در هند چاپ شده است. (ص 354 ج 3 طرائق و 458 ج 1 ذريعه)
[1]- جنابد- بضم اول و كسر رابع، معرب گوناباد است و آن يكى از نواحى نيشابور يا قهستان و يا نام ديهى از آن ناحيه ميباشد و در اينجا بعضى از منسوبين آن را تذكر ميدهد.
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 430