نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 223
او را درهم شكست باقلانى خواست كه براى خوشآمد شيخ حرفى بگويد كه موجب تسكين شود، در الزام وى ديگر مبالغه نكند و در نظر حاضرين، بيشتر شرمندهاش نگرداند، روى اين اصل بقدرت و توانائى علمى شيخ اقرار آورد و گفت: الك فى كلّ قدر مغرفة يعنى آيا ترا در هر ديگى كفگيرى هست؟ كنايه از آنكه او را در هر علمى بهرهاى و در هر دانشى نصيبى است؛ شيخ در جواب گفت: نعم ما تمثّلت بادوات ابيك يعنى خوب كردى با ديگ و كفگير كه از اسباب و افزار باقلاپزى پدرت ميباشد تمثّل نمودى، باقلانى ملزم شد و حاضرين مجلس بروى خنديدند.
لفظ «باقلانى» منسوب بباقلا و بيع و فروش آن است زيرا پدر قاضى ابو بكر، باقلافروش بوده و خودش را نيز بلقب پدر ملقّب مىداشتند و زيادت نون در مقام نسبت شاذّ و مانند صنعانى و بهرانى گفتن در صنعا و بهراء است سمعانى هم اين زيادت نون را در كلمه باقلانى انكار نكرده و لكن در درة الغواص صحت اين لقب را منكر شده و گويد.
در لفظ باقلا دو لغت هست، تشديد لام باقصر الف، تخفيف آن با مد الف، بنابر اول، در مقام نسبت باقلى، (بتشديد لام) و بنابر دومى، باقلاوى و باقلائى گويند و قياس كردن بر صنعانى هم بىمورد ميباشد زيرا كه شاذّ است.
(ص 102 هب و 256 ج 2 كا و 716 ت و 37 ج 2 فع و 331 ج 2 ع و 379 ج 5 تاريخ بغداد)
باقولى على بن حسين-
بعنوان جامع باقولى مذكور خواهد شد.
باقى سيد عبد الباقى-
شاعرى است ايرانى، خوشطبع و خوشگفتار از اولاد شاه نعمت اللّه ولى، از مقرّبين شاه اسمعيل صفوى كه در اواخر قرن دهم هجرت در جنگهاى مابين ايران و عثمانى مقتول شد و از او است:
ساقى مطلب جانب ميخانهام امروز
كز خون جگر پر شده پيمانهام امروز
(ص 1204 ج 2 س)
باقى نهاوندى
شاعرى است از نهاوند كه در هندوستان در خدمت خانخانان بود، در شرححال او و اجدادش كتابى بعنوان آثار رحيمى نوشته و در سال هزار و سى و سه از هجرت (1033 ه ق) در قيد حيات بوده و از او است.
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 223