ستد با مردم عدالت و انصاف را رعايت نمي کنند. ريشهي ستم آنان را با قطع
وسايل از بيخ برکن و به هيچ يک از اطرافيان و بستگان خود زميني از اراضي
مسلمانان وامگذار و بايد طمع نکنند که قراردادي به سود آن ها منعقد سازي که
مايهي ضرر ساير مردم باشد، خواه در آبياري و يا عمل مشترک ديگر، به طوري
که هزينه هاي آن را بر ديگران تحميل کنند؛ که در اين صورت، سودش براي آن
هاست و عيب و ننگش براي تو در دنيا و آخرت.
4. پرهيز از خودپسندي و ثناخواني
تعريف بي جا و ستايش از استحقاق و نيز خودپسندي، از معايب
مديريت است و مديران بايد از آن بپرهيزند، که منشا لغزش و سقوط آنان است.
امير مومنان (ع) به مالک اشتر چنين خطاب مي کند:
اياک و الاعجاب بنفسک و الثقه بما يعجبک منها و حب الاطراء. فان ذلک من اوثق فرص الشيطان في نفسه ليمحق ما يکون من احسان المحسنين[1] خويشتن را از خودپسندي بر کنار دار و نسبت به نقاط قوت خويش خوش بين
مباش، مبادا تملق را دوست بداري، زيرا که آن مطمئن ترين فرصت براي شيطان
است تا نيکوکاري نيکان را محو و نابود سازد.
بر اين اساس، در روايات گوناگوني، به مديران توصيه شده است که
افرادي را به عنوان اطرافيان انتخاب کنند که نياز زيردستان را به مديران
برسانند و از تملق و ثناهاي بي مورد و خيانت و تهمت و دروغ و نفاق
بپرهيزند.
5. دور ساختن اتهام و بدبيني
مديران بايد در سبک و سلوک مديريت خود عوامل بدبيني و دروغ
پراکني را که منشا سوء ظن و مانع رشد سازمان و اداره مي گردند، از بين
ببرند و با برگزاري جلسات گوناگون با زير دستان، به توجيه و تبيين منطقي و
صحيح عمل کرد سازمان بپردازند، تا سازمان با مشارکت آن ها سريع تر به اهداف
خود برسد. امام علي (ع) به مالک اشتر چنين مي نويسد: و ان ظنت الرعيه بک حيفاً فاصحر لهم بعذرک و اعدل عنک