وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَهً اُخْرَي[1]؛ و آن را ديگر بار هم بديد.
فَاِنَّهَا لاَ تَعْمَي الْاَبْصَارُ وَلَکِن تَعْمَي الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُور[2]؛ چشمها نيستند که کور ميشوند، بلکه دلهايي که در سينهها جاي دارند، کور ميگردند.
لَهُمْ قُلُوبٌ لاَيفْقَهُونَ[4]؛ بر دلهايشان مهر نهاده شده و نميفهمند.
گناه و انحراف از قوانين آفرينش، سبب عدم درک و فهم، و فرو افتادن حجاب بر روي قلب ميگردد:
وَ جَعَلْنَا عَلَي قُلُوبِهِمْ اَکِنَّهً اَن يفْقَهُوهُ وَ فِي آذَانِهِم وَقْراً[5]؛ و ما بر دلهايشان پردهها افکنديم، تا آن (حقايق) را در نيابند و گوشهايشان را سنگين کرديم.
در اين صورت، قلب جولانگاه وسوسههاي شيطان ميشود:
قُل اَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ، مَلِکِ النَّاسة اِلهِ
النَّاسِ، مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ، الَّذي يوَسْوِسُ فِي
صُدُورِ النَّاسِ، مِنَ الْجَنَّهِ وَ النَّاسِ[6]؛ بگو پناه
ميبرم به پروردگار مردم، فرمانرواي مردم، خداي مردم، از شر وسوسهي
وسوسهگر نهاني، آن که در دلهاي مردم وسوسه ميکند، خواه از جنيان باشد يا
از آدميان.
قلب، محل نزول فرشتگان و از جمله جبرئيل است، همان فرشتهاي که حامل وحي به سوي انبياست:
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْاَمِينُ، عَلَي قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرينَ[7]؛ و آن روح الامين، بر دل تو نازل کرده است تا از بيم دهندگان باشي.
قُلْ مَنْ کَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَاِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَي قَلْبِکَ بِاِذْنِ اللهِ[8]؛ به آنان که با جبرئيل دشمني