مطالبي را ميآموختند که بتوانند به وسيلهي آن ميان مرد و همسرش جدايي بيفکنند.
در باب رابطه تعليم و تربيت بايد توجه داشت که هر دو از سنخ
پرورشاند، اما تعليم به دنبال پرورش فکر و انديشه، و تربيت به دنبال پرورش
همه ابعاد است، بنابراين، نسبت ميان تعليم و تربيت، خاص و عام خواهد بود؛
يا اين که تعليم از ابزار و وسايل تربيت به شمار ميآيد همان گونه که در
رشد و پرورش تمام ابعاد، قوا و استعدادهاي انسان از ابزار و عوامل ديگري
(همچون: محيط، تغذيه، عوامل جغرافيايي، فرهنگ، وراثت و...) نيز بهره
ميبرد و ذکر عنوان تعليم در کنار تربيت به جهت اهميت فوق العادهي آن است.
مفهوم تربيت با مفاهيمي مانند اخلاق و تزکيه، و مفهوم تعليم با
مفاهيمي همچون الهام و وحي ارتباط زيادي دارد که بايد به آن توجه داشت.
اخلاق، جمع خُلق و به معناي حالت تثبيت شدهاي در روح انسان است و
در اثر تربيت به وجود ميآيد؛ يعني انسان تربيت يافته ميتواند از
امتيازات اخلاق نيکو و حسن برخوردار باشد.
تزکيه نيز به معناي پاک نمودن و تطهير يافتن و نيز به معناي نمو
دادن است. پاکيزگي نفس و وارستگي معنوي نيز از راه تربيت و مراقبت صحيح بر
اعمال و رفتار حاصل ميشود، البته قلمرو تزکيه به امور معنوي و يافتن صفات
حميده و زوال صفات رذيله اختصاص دارد، ولي تربيت، مفهوم عامي دارد و پرورش
جنبههاي مادي و معنوي را در برميگيرد. قرآن کريم تزکيه را زاييدهي چهار
عامل ميداند:
الف) ارادهي انسان: قَدْ اَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا[1]؛ کسي که تزکيهي نفس کرد رستگار شد.
ب) خداوند: بَلِ اللهُ يزَکِّي مَن يشَاءُ[2] ؛ خداوند هر کس را بخواهد تزکيه ميکند.
ج) پيامبران: تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّيهِم بِهَا[3]؛ تا با آن، آنها را پاکسازي و پرورش دهي.
د) دستورات الهي: ذالکم ازکي لکم[4]؛ مراعات اين امر براي شما و پربرکتتر و