1/ 8 بدان كه قرين و جفت قرار دادن شيخ ما- كه خداوند از او
خشنود باد- اين فص را به صفت روحى، و پايه سخن را در آن به بيان دين و
احكام آن قرار دادن، اسرار بزرگى دارد كه تا [آن اسرار را] ندانى مقصودش را
از آن چه كه بيان داشته نخواهى دانست. بنا بر اين، سر واحدى كه جامع بين
صفت روحى و دين مىباشد عبارت است از تدبير كه خود بر دو قسم است: ذاتى، و
كسبى تعملي [: تكليفى]، و نوشته انسانى مشتمل بر هر دو تدبير است كه به آن
دو بقاى انسان و صلاح حالش- چه در دنيا و چه در آخرت- بستگى دارد. تدبير
ذاتى، همانند تدبير طبيعت مزاجى است به سبب آن چه كه بر آن اشتمال دارد،
يعنى از قواى ذاتى و قوايى كه از عالم علوى بهرهور شده و در طبيعت مزاج
انسانى حاصل است. زيرا آنها نيز از بخشنده مطلق افاضه شده- نه با تعمل و
كسب- همچنان كه قبول طبيعت مزاجى مر آن [تدبير ذاتى] را و تصرف ذاتىاش را
به ذات خود، و به سبب آن چه كه از آثار علوى- بدون تعمل و كسب- پذيرفته
اين چنين است.