نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 242
مقدمه دوم اين است که هر نظم به ناظم نياز دارد و اين مقدّمه که
کبراي قياس است ، بدون اعتماد به قياسي که از حرکت ، حدوث يا امکان
استفاده کرده باشد ، نتيجه نمي دهد ، مانند اينکه گفته شود ، نظم واقعيتي
حادث يا ممکن است و هر حادث يا ممکن به مبدئي محدث يا واجب نيازمند است ،
پس نظم نيز داراي مبدئي محدث يا واجب است ؛ البته اين مبدأ چون نظم از او
صادر مي شود ، ناظم نيز ناميده خواهد شد ، بنابراين ، برهان نظم در هر
محدوده اي که بخواهد نتيجه بدهد ، به برهاني ديگر نيازمند بوده و هرگز نمي
تواند يک برهان مستقل محسوب شود .
برهان حرکت ، حدوث و امکان ، از نحوه نيازي که برهان نظم به آنها
دارد ، مبرّا هستند ، زيرا در برهان حرکت ، کبراي قياس اين است که هر متحرک
به محرّکي غير متحرک نيازمند است و دليل کبرا اين است که حرکت ، خروج
تدريجي چيزي از قوّه به فعل است و شئ بالقوه ، اگر بدون فاعل خارجي به
فعليت برسد ، بايد از همان جهت که فاقد کمال است ، واجد آن باشد و جمع بين
فقدان و وجدان در شئ واحد مستلزم اجتماع نقيضين بوده و محال است و در برهان
حدوث و امکان نيز کبراي قضيه اين است که هر حادث به محدث قديم نيازمند است
يا اينکه هر ممکن به واجب نياز دارد و دليل کبرا در نزد کساني که از آن
استفاده مي کنند ، اين است که حدوث يا امکان مناط احتياج و نياز به غير است
.
چون سلسله علل فاعلي سلسله تعاقبي نبوده و اجزاي آن با حفظ ترتيب ،
در وجود اجتماع دارند ، نمي تواند غير متناهي باشد ، در نتيجه سلسله حوادث
به مبدأ غير حادث و سلسله ممکنات به مبدأ واجب ختم مي شود ؛ البته در
برهان امکان ، همان گونه که گذشت ، بدون استعانت از استحاله تسلسل در علل
نيز مي توان به مبدأ واجب رسيد .
نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 242