نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 229
آن هاست ، زيرا برخي از اين ها اصلاً واقعيت ندارند و بعضي از آن ها واقعيت محدود عيني دارند و برخي از آن ها واقعيت محدود ذهني .
پس اوّلين قضيه که انسان ناگزير از اذعان به آن است ، اصل واقعيت
است و جهت اين قضيه ضرورت ازليه است و مصداق آن واقعيتي مطلق است که مشروط
به هيچ شرط و مقيد به هيچ قيدي نيست ؛ البته آن واقعيت ، همان طور که بيان
شد ، هيچ يک از واقعيت هاي محدود ، نظير آسمان ، زمين يا عالم و آدم نيست ،
بلکه امري است که بدون آن که به حدّي خاص در آيد ، با همه واقعيت هاي
محدود همراه بوده و هيچ غيبت و زوالي براي آن متصور نيست .
با اين بيان ، برهان صديقين از خلط مفهوم و مصداق نيز مصون است ،
زيرا مدار استدلال بر مفهوم واقعيت و ضرورت حمل واقعيت بر آن به حمل اولي
نيست ، بلکه استدلال متوجه تصديقي است که نسبت به تحقق واقعيت به عنوان
اولين مسئله فلسفي وجود دارد . نفي سفسطه و اذعان به واقعيت به لحاظ مفهوم
سفسطه و واقعيت نبوده و ناظر به مصداق آن دو است ، زيرا اگر به لحاظ مفهوم و
در مدار حمل اولي ذاتي باشد ، همان گونه که واقعيت واقعيت است ، سفسطه نيز
سفسطه است ، پس حکم به بطلان سفسطه و در نتيجه صدق نقيض آن که حکم به صدق
واقعيت است ، به لحاظ مصداق و به حمل شايع است .
برهان صديقين در عبارات اصول فلسفه و حاشيه اسفار
علامه طباطبايي رحمه الله با نظر به اصل واقعيت ، نه مفهوم آن ،
برهان را با عباراتي کوتاه و رسا در مقاله چهاردهم اصول فلسفه و روش
رئاليسم به صورت زير بيان مي کند :
« واقعيت هستي که در ثبوت وي هيچ شک نداريم ، هرگز نفي نمي پذيرد و
نابودي بر نمي دارد ؛ به عبارت ديگر ، واقعيت هستي بي هيچ قيد و شرط ،
واقعيت
نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 229