نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 208
در شدّت وضوح و آشکاري است ؛ چيزي که هستي آن واجب است و
واقعيتي که به هيچ قيدي مشروط نيست ، هر چند داراي يک معناي مقولي و ماهوي
نيست ، امّا از برخي مفاهيم عامه اي تشکيل شده است که با صرف نظر از شيوه
انتزاع و دريافت ، فهم آن ها براي همگان آشکار و بديهي است .[1]
دوم . نقد دوم کانت اين است که هر مفهومي که در نظر گرفته شود ، گر
چه ذاتيات آن بر طبق قاعده « اينهماني » از آن زائل نمي شود ؛ ليکن عدم
زوال در صورتي است که ذات ، يعني موضوع قضيّه ، همچنان ثابت در نظر گرفته
شود ، امّا اگر اصل ذات سلب شود ، سلب ذاتيات از ذات ، همراه با سلب ذات که
موضوع قضيه است ، تناقضي را به دنبال نمي آورد ؛ وي مي گويد :
« اگر من در يک داوري اينهمان ، محمول را رفع کنم و موضوع را نگه
دارم ، تناقضي پديد خواهد آمد ، از اين رو مي گويم : محمول ضرورتاً به
موضوع تعلّق دارد ؛ ولي اگر موضوع را با محمول يکجا از ميان بردارم ، ديگر
هيچ گونه تناقضي ايجاد نخواهد شد ، زيرا ديگر چيزي بر جاي نيست که تناقض
گفته آيد . اگر مثلثي را وضع کنيم ؛ ولي در عين حال سه زاويه آن را وا زنيم
، اين تناقض است ؛ ولي اگر مثلث را همراه به سه زاويه آن يکجا منکر شويم ،
اين ديگر به هيچ روي تناقض نيست ، درست همين امر درباره يک مفهوم ، يک
هستومند مطلقاً ضروري - که مفهوم مورد نظر آنسلم است - نيز صدق مي کند » . 2
نقد فوق نا تمام است ، زيرا مثلث ماهيتي است که در ظرف وجود و ذات ،
ذاتيات و لوازم ذات به ضرورت بر آن حمل مي شوند و سلب اين گونه از محمولات
در ظرف تحقق و وجود موضوع تناقض آميز است و چون وجود موضوع ، يعني تحقق