نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 168
مرتفع مي سازد ، به ضرورت در خارج موجود است .
براهيني که به کاوش پيرامون صفات واجب الوجود مي پردازند ، اين
حقيقت را آشکار مي کنند که مصداق خارجي و واقعيت عيني واجب الوجود ، داراي
ماهيتي زايد بر واقعيت و هستي خود نبوده و ماهيت او عين واقعيت و عينيت در
خارج است . همچنين ضرورت او مصداقي ممتاز و جداي از واقعيت او نداشته و
چيزي جز شدّت و تأکّد هستي او نيست ، بنابر اين ، ضرورت و وجوب درباره
خداوند که واجب الوجود است ، نظير ضرورت در قضاياي تحليلي يا ضرورت هاي
منطقي ، از قبيل ضرورت ذاتي ، وصفي و شرطي ، ناظر به چگونگي و کيفيت ارتباط
و پيوند يک محمول با موضوع نيست ، بلکه مستقيماً به شدّت و تأکّد واقعيتي
نظر دارد که حقيقتي جز عينيّت و خارجيت ندارد .
مستشکل ، چون ضرورت و وجوب را يک مفهوم صرف منطقي در محدوده قضاياي
همان گويانه دانسته ، گمان برده است که اگر خداوند به عنوان واجب الوجود
از ضرورت هستي عيني برخوردار باشد ، وجود و هستي خارجي بايد در مفهوم آن
اخذ شده باشد . در اين حال سلب وجود ، يعني نفي مصداق و هستي خارجي از آن ،
در حکم سلب ذات و ذاتيات ، امري تناقض آميز خواهد بود .
هستي و واقعيّت خارجي ، هرگز در ذات و ذاتيّات مفهوم واجب که تصوري
ذهني است ، اخذ نشده است و ضرورتي که در واجب الوجود مورد نظر است ،
ضرورتي نيست که در دايره پيوند و ربط موضوعات و محمولات باشد ، بلکه ضرورتي
است که مساوق و عين هستي خارجي است و مفهوم واجب الوجود که از حکايت مي
کند ، خود از آن ضرورت برخوردار نيست . مفهوم واجب الوجود ، گر چه به لحاظ
حمل اوّلي ذاتي واجب الوجود است ؛ ليکن به لحاظ حمل شايع صناعي امري ذهني
است که در ظرف آگاهي و ادراک انسان به عنوان يک واقعيت امکاني ايجاد شده و
نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 168