نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 103
که « إذا ثبت مسألة العلّة و المعلول صحّ البحث و إن ارتفعت
ارتفع مجال البحث »[1]؛ يعني اگر اصل عليت نباشد ، راه بحث و گفت و گو
منسدّ خواهد شد ، بنابراين آنچه پيرامون اصل عليّت بيان مي شود ، تنها جنبه
تبييني داشته و هرگز اثري استدلالي و حرکتي فکري و نظري براي آگاهي به
حقيقتي که از قبل مجهول بوده ، نيست .
نفس پس از شهود شئون ، افعال ، خاطرات و اراده هايي که به او متکي
هستند و پس از دريافت معناي ربط و عليّت بين امور ، به لوازم و خصوصيات اين
معنا پرداخته است ، آنگاه نه به شيوه اي تمثيلي که مورد گمان بسياري نا
آگاهان به حقيقت عليت است ، بلکه به شيوه اي برهاني به تحقّق اين اصل در
مورد حقايق و اموري که در خارج از حيطه هستي او حضور دارند ، حکم مي نمايد .
براي مثال ، چون نفس معاني ماهوي را ادراک کرده و اين معاني را با
هستي يا نيستي مي سنجد ، به تساوي نسبت اين معاني با وجود و عدم حکم مي کند
و ترجح يکي از دو سو را براي ماهيت ، مستلزم صدق تساوي و لا تساوي ، يعني
مستلزم اجتماع نقيضين مي بيند و از اين جهت ترجح يکي از دو طرف را ناشي از
امري غير از نفس ماهيت ، و حاصل پيوند و ربط ضروري مي بيند که بين ماهيت و
آن امر تحقق مي يابد .
تحليلهاي بعدي ، هلاکت ذاتي ماهيت را در جميع حالتها اثبات مي کند و
ربط و پيوند را از مدار ماهيت بر محور واقعيت و هستي ماهيتي مي برد که با
ماهيت متحد است .
در جست و جوي عللي که موجب تحقق و پديد آمدن ماهيات مختلف مي شوند ،
بحث پيرامون علل چهارگانه مادي ، صوري ، غايي و فاعلي پيش مي آيد . برخي
افراد در تبيين حوادث به علل مادي بسنده مي نمايند ؛ ليکن جريان استدلال و
1 . الحکمة المتعالية ، ج 3 ، ص 163 .
نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 103