( عظيم) و( محترم) است . ظاهرا چنانچه قبلا گذشت در فارسى لفظى نداريم
كه كريم و كرامت را معنا كند . كرامت بزرگى و عظمت و محترم بودن نيست . آن
وصف ممتاز و برجسته اى است كه اگر ما بخواهيم او را تبيين كنيم , ناچاريم از
چند كلمه استفاده كنيم تا آن را بيان كنيم : [5]
كرامت مخصوص فرشتگان است اما در قرآن خطاب به ما فرمود روزه بگيريد تا
كريم بشويد . يعنى تا با تقوا بشويد , كه تقوى محور كرامت است , آنگاه انسان
كريم گناه نمى كند براى اينكه با كرامت او سازگار نيست , نه براى اينكه جهنم
مى رود و نه براى اينكه بهشت برود , بلكه چون انسان است گناه نمى كند .
امام صادق سلام الله عليه فرمود : ما كه خدا را عبادت مى كنيم چون خدا را دوست
داريم :
لا نعبد هم الا حبا , هل الدين الا الحب [6] ,
و ان هذا المقام مكنون لا يمسه الا المطهرون
[6] . و اين جزء اسرارى است كه هر كسى به آن اسرار دسترسى پيدا نمى كند .
همانطورى كه باطن قرآن در كتاب مكنون است :
لا يمسه الا المطهرون
, پرستش دوستانه هم چنين است , يعنى براى هر كسى مقدور نيست كه دوست عبادت
باشد و معبود را دوست داشته باشد . خدا آرزوى افراد با اشتياق است .
بمحبتك يا اهل المشتاقين
[7] . شوق آن است كه انسان را بسوى خدا بكشاند , نه شوقا الى الجنة باشد [8] . و او آرزوى مشتاقان است . امل غير از رجاء
[5]الفروق اللغويه , الفرق بين الكبير و العظيم , ابى هلال عسگرى , ص 150 .
ضمنا كرامت به فضائل و ارزشهاى معنوى انسان باز مى گردد و انسان كريم ,
انسانى است كه داراى منش هاى اخلاقى و انسانى باشد و محترم انسانى است كه در
اجتماع و جامعه او را احترام گذارند و چه بسا داراى كرامت هاى نفسانى هم نباشد
و محترم اعم از كريم است .