عبادت كه به عنوان هدف آفرينش انسان تعيين شده است اسرارى دارد . اسرار
عبادت غير از آداب و احكام عبادت است . براى عبادتها يك سلسله احكام است
و يك سلسله آداب و يك سلسله اسرار . احكام عبادات همين واجبات است كه در
كتابهاى فقهى بيان شده است : وضو چگونه بايد انجام بگيرد , نماز چگونه بايد
خوانده شود , واجبات نماز چيست , اركان نماز چيست و مانند آن .
عبادات يك سلسله آدابى دارند كه تعدادى از آن را كتابهاى فقهى به نام
مستحبات و مقدارى ديگر را كتابهاى اخلاقى بيان مى كنند .
قسمت سوم اسرار عبادات است . انسان با سر عبادت محشور مى شود . اسرار
عبادات نه
در كتابهاى فقهى آمده است و نه در كتابهاى اخلاقى , بلكه اسرار عبادات ارواح و
باطن عبادت است كه با باطن انسان در ارتباط است و انسان با باطن عبادت
محشور مى شود .
به عنوان نمونه , دعا يك حكمى دارد و يك ادبى و يك سرى : احكام دعا عبارت
از آن است كه انسان چه چيزى از خدا بخواهد , موظف است كه حرام از خدا طلب
نكند , چيزى كه آسيب به غير مى رساند از خدا نخواهد و امثال آن . اما آداب دعا
آن است كه دعا را آهسته مطرح كند , خيلى با صداى بلند دعا نكند , و صداى بلند
را بر خلاف تادب داند . اسرار دعا همان ارواح دعاست و آن اينكه داعى خود را در
مشهد مدعو مى داند و آن مدعو را كه خداى سبحان است شاهد