مرداريست از ديگر مردارها بد بوتر . بوى عالم بى عمل اهل جهنم را اذيت مى كند
. آنها متاذى مى شوند و مى گويند او را كنارتر ببريد .
اگر كسى در دنيا رسوا بشود بالاخره مى تواند به يك جائى پناهنده بشود كه
آبرويش محفوظ باشد جائى برود و مثلا پشت ديوار و درختان و يا به دشت و دره و
يا دامنه كوهى متوارى بشود كه كسى او را نبيند , اما فردا كه پيشگاه حقيقت
پديدار شود , ديگر مفر و دره و كوهى نيست .
در قرآن كريم آمده است كه از پيامبر سؤال مى كنند : خداوند اين كوهها را در
قيامت چه مى كند :
يسئلونك عن الجبال , فقل ينسفها ربى نسفا فيذرها قاعا صفصفا لا ترى فيها عوجا
و لا امتا
[26] . پيامبر بگو كوهى نمى ماند . همه كوهها كوبيده مى شود و سرزمين قيامت
صاف و دره و كوه و تل و تپه اى ندارد , درخت و ديوارى ندارد تا شرمنده خود را
آنجا پنهان كند . چشم اهل محشر هم حدت دارد و تيز است و هر جا را بخواهند
ببينند مى بينند :
فبصرك اليوم حديد
[27] و اين انسان است در برابر چشم انداز وسيع . كجا انسان شرمنده
مى تواند خودش را پنهان كند . چگونه انسان عمرى به بدگوئى زندگى كرد و الان
سرپوش برداشته شد مى تواند به خودش اجازه بدهد كه در بين ديگران بسر ببرد .
مهم ترين خطر همان بى آبروئى است . وقتى خدا پيامبر و مؤمنين را مى ستايد ,
مى فرمايد : اينها كسانى هستند كه آبرويشان در قيامت محفوظ است :
يوم لا يخزى الله النبى و الذين . . .
[28] روز قيامت روزى است كه خدا آبروى پيامبر و پيروانش را حفظ مى كند .
معلوم مى شود كه خيلى خطر است . وقتى خدا مى خواهد جريان عظمت پيامبر را تبيين
كند , مى فرمايد در آن روز آبروى پيامبر و پيروانش محفوظ است , و الا ديگران
آبرويشان رفته است . چون آنچه كه ما در بيرون داريم آيا در درون هم همانطوريم
, يا چون به خلوت مى رويم آن كار ديگر مى كنيم ؟ كداميك از ما