كه شما دوست على و اولاد على باشيد . دوست عترت طاهره باشيد . وقتى نام اينها
را مى برند قلبتان باز بشود و نشاطى در جانتان احساس كنيد . دستورات را از
اينها بگيريد و پيروى ها را نسبت به اينها داشته باشيد . مزد رسالت من محبت
اينها است . و محبت هم محصول معرفت است و معرفت هم محصول اطاعت .
هر كسى نمى تواند دوست اين خاندان باشد . مگر دوستى كار آسانى است ؟ دوستى
غير از اطاعت كردن قانونى است . هر شاگردى به هر استادى علاقه ندارد . بلكه
علقه و علاقه چيز ديگرى است . دوستى على و اولاد على نه اينكه اينها هر چه گفتند
فقط ما قبول كنيم و بگوئيم چشم , بلكه فوق اين است . سخن از محبت است ,
اينها را بايد با دل بپذيريد . اينكه مى بينيم روى زمين جائى مثل ايران مورد
تهاجم ابرقدرت ها نيست و عليرغم آن در اين بحبوحه خطر با چند مرثيه مردم مهيا
براى دفاع از اين مملكت مى شوند آن محبت به حسين بن على است : و الا كشور را
غير از اين حفظ نمى كرد . اين كه مى بينيم يك زن جوان فرزندش را در بغل
مى گيرد و شوهرش را بدرقه مى كند و مى گويد برو به جبهه در امان خدا , به همان
عشق حسين بن على است و الا كشور را غير از اين حفظ نمى كرد . مردم كه براى اين و
آن خون نمى دهند . هيچ كسى حاضر نيست اينگونه فداكار باشد جز به عشق و محبت
اين خاندان . چيز ديگرى نيست , چون مى داند وقتى شهيد شد به اين خاندان مرتبط
مى شود , هم بازماندگانش در اثر اين ارتباط تامين اند و هم خود به سعادت ابدى
رسيده است . اين را مى گويند محبت .
فرمود : من اجيرم كسى كه مزد مرا نمى دهد از رحمت خدا و انبياء و فرشتگان دور
باد . مزد من اين است كه به اهل قربى مودت داشته باشيد :
قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى .
اين محبت باطن عبادت است . بعضى دوست نمازند بعضى نمازگزارند . حسين بن
على سلام الله عليه عصر تاسوعا به قمر بنى هاشم فرمود از اين ها مهلت بگير ,
براى اينكه خدا مى داند كه من نماز را دوست دارم :
و هو يعلم انى احب