هميشه زنده است . در بهشت نامه اى از خدا براى مؤمن مى آيد كه در متن و عنوان
آن نامه نوشته است : من الحى الذى لايموت الى الحى الذى لايموت . اين نامه
اى است از خدائى كه ذاتا نمى ميرد , به مؤمنى كه در پرتو احياء حق از مرگ
مصون است . اين مى شود آب زندگانى وگرنه ديگران قبل از آنكه بميرند , مرده
اند و از خاطرها هم محو مى شوند . انسان يك راه دارد كه به حيات ابد برسد و آن
عبادت براى وجه الله است , چون
كل شى ء هالك الا وجهه
, و اگر كسى لوجه الله عبادت كرد براى ابد زنده است .
اينطور نيست هر كسى كه شهيد شد با شهداى ديگر يكسان باشد . هر شهيدى به مقدار
معرفتش مى ارزد . هر شهيدى به مقدار سر عبادتش مى ارزد و هر خونى به مقدار سرش
دين خود را حفظ مى كند . مثلا وقتى سيل آمد بايد هزارها گونى شن پر كرد تا جلوى
سيل را گرفت . يك وقت سد به تنهائى سيل بند است كه سيل را مهار مى كند گاهى
يك شهيد به تنهائى سيل بيگانه ها را مهار مى كند , و گاهى هزار انسان بايد شهيد
بشود تا كار يك شهيد را انجام بدهد . اينطور نيست كه هر خونى بتواند در برابر
سيل بايستد , يا هر شهيدى به لقاء الله برسد :
الناس معادن كمعادن الذهب و الفضة [9] . اين از بيانات بلندى است كه از رسول خدا عليه آلاف التحية و الثناء
رسيده است . مردم معدن هاى گوناگون اند , بعضى ها مثل ذغال سنگ هستند و بعضى
مثل برليان اند و بعضى مثل لعل .
در محضر درس امام پنجم سلام الله عليه يكى از شاگردان تعريف كرد , گفت :
امروز عجب جواهرى از شما فيض برديم . فرمود : آيا اين حرف ها را تشبيه به طلا
كردى :
هل الجوهر الا الحجر [10] . اين حرف هاى آسمانى را به گوهر تشبيه كردى , گوهر مگر غير از سنگ
قرمز يا زرد چيز