انسان الان مى خواند كلام الله است كه از اين زبان و دهان شنيده مى شود .
چگونه گاهى خداوند سبحان مى فرمايد شما با كفار بجنگيد , خدا كفار را با دست
شما عذاب مى كند . تعذيب , تعذيب خدا است , منتها شما مجراى قهر او هستيد .
او عذاب مى كند , دست شما دست خداست :
قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم
[12] . پس عذاب , عذاب خدا است و انسان ها دست فعلى حق اند .
اگر كسى قرآن مى خواند اين كلام خداست كه او زبان او شنيده مى شود , ادتكلم
مى كند , لذا فرمود گر كافرى خوگاست آيات را بشنود به او امان بدهيد تا كلام خدا
را بشنود , اگر چه گوينده و خواننده يك مؤمن باشد . همانطوريكه دست مؤمن دست
خدا است [13] كلام مؤمن هم كلام خدا است , در صورتى كه جز حق نگويد و جز حق
نطلبد . لذا وقتى كسى شنيد كه مى گويند(
يا ايها الذين آمنوا
) ادب تلاوت اين است كه بگويد لبيك . انسان لبيك را به منادى مى گويد . اگر
ندائى نباشد كه لبيك معنا ندارد . معلوم مى شود الان هم او را مى خوانند و كلام هم
كلام الله است .
قرآن مانند كتابهاى ديگر نيست بلكه(
اذا قرء القرآن فاستمعوا له وانصتوا
) [4] يعنى جمله اعضا]( چشم بايد بود و گوش .
وقتى قرآن مى خوانند هيچ حرف نزنيد . نه تنها خاموش باشيد , بلكه گوش دهيد .
انسان تا نفهمد كه استماع نمى كند , پس بايد بفهمد . استماع باشد نه سماع .
خاموش بودن نباشد , فهميدن باشد .
خداى سبحان وقتى با ديگران حرف مى زند به پيامبرش مى فرمايد تو به اينها بگو :
قل يا ايها الكافرون . اما وقتى به مؤمنين خطاب مى كند در بسيارى از موارد بلا
واسطه است . در سوره انعام فرمود :
و اذا جاء ك الذين يؤمنون باياتنا فقل سلام عليكم
[15] . اين ادب مجلس علم تفسير است كه خداى سبحان پيامبرش را به اين