شكست مى خوردند گرفتار دو اصل بودند و اسلام كه عامل پيروزى رزمنده هاى خود را به
آنها نشان داد دو اصل ديگر آورد . آنها كه شكست مى خورند و گرفتار مى شوند و
بردگى هيئت طاغوت را تحمل مى كنند , براى اين است كه مايلند در دنيا بمانند و
از رها شدن مى ترسند . در تعبيرات دينى مى بينيم اين دو اصل را محكوم كرده اند و
دو اصل ديگر را به ما نشان داده است : يكى اين كه به طبيعت دل نبنديد , و
ديگر آنكه از ماوراء طبيعت نترسيد , كه اينها خطوط كلى قرآن كريم است .
([
و ظهور كم ثقليه من اوزاركم [15]
فخففوا عنها بطول سجودكم
]( [16] . پشت هاى شما پر از بار گناه است و خيلى سنگينى مى كند سبك كنيد آن
را بطول سجده هايتان .
امام سجاد ( ع ) در دعاى ابوحمزه ثمالى جريان برخاستن از قبر و صحنه قيامت را
بخوبى ترسيم فرموده است [17] : خدايا روزى كه ما از قبر برخاستيم و بار
سنگين گناه مم بر دوشمان است , گاهى چپ را نگاه مى كنيم , گاه طرف راست را
نگاه مى كنيم تا ببينيم يك باربرى پيدا مى شود كه اين بار را ببرد , مى بينيم كسى
نيست . افتان و خيزان اين بارها را خودم بايد بدوش بكشم . گناه سنگين است
سجده هاى طولانى بار گناه را كم مى كند و پشت را سبك مى كند .
يك بيانى از رسول
خدا صلى الله عليه و آله و سلم رسيده است كه آن بيان را اميرالمؤمنين سلام الله
عليه با يك بيان رقيق و لطيفى تبيين كرد . از رسول خدا صلى الله عليه و آله و
سلم رسيده است :
نجى المخففون
. آنها
( 15 وزر) به معناى سنگين است . وزير به كسى مى گويند كه ثقل مملكت را
بتواند تحمل كند و به دوش بكشد .