است كه آدم در بهترين دوران زندگى يا ايام سال پست ترين چيزها را از خدا
بخواهد . بگويد : به من مال بده , خانه بده , زندگى بده , اينها را مى دهند ,
اما اين ها را نخواهيد , فرمود شما در اين ماه كرامت بخواهيد و آبروى انسان
كريم را خداوند نمى ريزد هميشه آن را حفظ مى كند . سخن از كرامت است نه سخن از
اينكه جهنم نرويم , يا بهشت برويم . فرمود : شما در اين ماه بايستى توشه
كرامت تهيه كنيد كه همان وصف خاص فرشتگان است . اگر فرشتگان
( بل عباد مكرمون) [15] بندگان مكرم اند و كريم اند , شما در كنار سفره كرامت دعوت شده ايد
سعى كنيد كريم بشويد .
( انفاسكم فيه تسبيح )
نفس هائى كه بر مى آوريد مثل آن است كه گفته باشيد
( سبوح قدوس )
,
( و نومكم فيه عبادة )
خوابيدنتان عبادت است .
( و عملكم فيه مقبول )
كارهاى جزيى را كه انجام مى دهيد خدا قبول مى كند .
اين قبولى عمل مقدمه است براى اينكه خود انسان را خداوند قبول فرمايد , لذا
مى بينيم در قرآن كريم دو نمونه تعبير دارد : 1 اينكه خداوند عمل يك عده اى را
قبول مى كند 2 خدا يك عده را قبول مى كند , نه فقط عملشان را , اينها فوق آن اند
. يك عده عمل صالح دارند يك عده صالح اند . آنان كه جزء
( الذين آمنوا و عملوا الصالحات)
اند , يعنى كارهاى خوب دارند ولى هنوز به آن مقام نرسيدند كه ذاتشان و
گوهرشان خوب بشود , احيانا ممكن است در معرض خطر باشند . دسته دوم جزء(
صالحين) اند . درباره ابراهيم خليل سلام الله عليه مى فرمايد :
( و انه فى الاخرة لمن الصالحين) [16] صالح يعنى كسى كه گوهر ذاتش ديگر شايسته شده است . اينها را خدا قبول
مى كند . درباره مريم عليها السلام تعبير قرآن اين است :
( فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتا حسنا) [17] خداوند كريم را قبول كرد , نه اين كه فقط عبادتش را قبول كرد , نه
نماز و روزه اش را