1 در صورت اعتقاد به معاد و توجه به آن مسئوليتها انجام پذيرفته و همه كارهاى
انسان براساس حساب مى باشد .
2 يكى از مسائلى كه در موضوع معاد مورد توجه قرار مى گيرد تفاوت بين نظام دنيا
و نظام آخرت است به اين معنى كه در دنيا كارها با علل و اسباب ظاهرى و با
قراردادها و پيمان و پيوندهاى اعتبارى انجام مى شود ولى در عالم قيامت اين علل
و پيوندهاى اعتبارى نيست .
3 البته در قيامت رابطه على و معلولى وجود دارد ولكن انسان در دنيا با داشتن
ابزار هم مى تواند راه صحيح را طى كرده و هم مى تواند راه باطل را بپيمايد و ابزار
و اسباب در اختيار انسان است ولى در عالم قيامت چون اين اسباب در اختيار
انسان نيست و رابطه
همه آنها از انسان گسسته مى شود لذا نمى تواند در معاد عمل صالح انجام دهد .
4 انسانهايى كه در دنيا راه باطل را طى كنند محبوبهاى دروغين انتخاب كرده اند
و افرادى كه راه حق را پيموده اند داراى محبوب واقعى مى باشند ولى آنهايى كه
محبوب دروغين انتخاب كنند در عالم قيامت پيوند دوستى بين آنها و محبوب هاى
دروغين گسسته مى شود چون در قيامت جاى دروغ و پيوندهاى دروغين نيست . ولكن اگر
پيوند با محبوب واقعى باشد چون قيامت جاى ظهور حق و واقعيت است اين رابطه
نيز برقرار مى باشد .
5 هر تكيه گاهى كه غير حق باشد مانند قوم و قبيله و نژاد و ملت و غير آن
اتكاء به آن شرك است .