responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ياد معاد نویسنده : جوادی آملی، عبدالله    جلد : 1  صفحه : 210

در قيامت انسان ظالم هيزم افروخته است

( وأما القاسطون فكانوا الجهنم حطبا ) [1] . آن كس كه به جاى قسط و عدل , ظلم و جور روا داشت خود هيزم افروخته است , و آن وقت مى بيند كه سراپا شعله است , سراپا زبانه است و دارد مى سوزد . او انسانى است كه با حفظ انسانيت خود هيزم شده است وگرنه هيزم كه رنج نمى برد . آتش كه عذابى نمى بيند .

سخن علامه امينى

در كتاب شريف الغدير [2] از مولى الموحدين اميرالمؤمنين ( ع ) نقل كرد كه وقتى در زمان خلافت عثمان مردى به حضور عثمان آمد و گفت : من از كنار قبرستانى مى گذشتم , اين جمجمه كه به همراه من است از گور يك مشركى گرفتم . اين سرگرم نيست . نشانه آتش و عذاب در آن نيست و شما مى گوييد انسان كافر كه مرد قبرش گودالى از گودال هاى آتش است . قبر كفار( حفرة من حفر النيران) , پس چرا اين سر داغ و سوخته و سوزان نيست ؟ عثمان جوابى نداشت . گفت على بن ابيطالب ( ع ) را احضار كنيد . عده يى وقتى نياز علمى داشتند مى گفتند برويم به حضور على بن ابيطالب ( ع ) , چون حضرت اش( كالكعبة تؤتى ولا تأتى) مانند كعبه است . بايد به زيارتش رفت . نبايد او را احضار كرد . مى رفتند به حضورش و مسئله را طرح مى كردند ولى اينجا حضرت را احضار كردند .


[4]سوره جن , آيه 15

[2]الغديرج ص ص 214 .

نام کتاب : ياد معاد نویسنده : جوادی آملی، عبدالله    جلد : 1  صفحه : 210
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست