1 چون هدف انبياء نورانى شدن و قيام به عدل و قسط است انسان نورانى هم در
امور اجتماعى قائم به قسط است و هم با عدل عالم مأنوس است چون توحيد عدل است
و عدل آنستكه انسان فقط به يك خدا معتقد باشد هم در مقام ذات , كه خداوند در
ذات خود شريك ندارد ( توحيد ذاتى ) و هم در مقام وصف كه فقط خداوند ذاتش به
كمالات موصوف است ( توحيد صفاتى ) و هم در مقام فعل كه فقط يك مبدء آفرينش
و پرورش دهنده در عالم است ( توحيد افعالى ) و چون توحيد عدل است شرك ظلم
است .
2 وقتى انسان عادل و نورانى شد با فرشتگان محشور خواهد شد و خداوند نام او را
در رديف فرشتگان ذكر مى كند .
3 نازل ترين درجه كمال انسانى آنستكه او به كسى ظلم نكند تا گرفتار جهنم نشود و
صرف دوزخ نرفتن براى انسان افتخار نيست زيرا كودكان و ديوانگان و مستضعفين
فكرى هم گرفتار عذاب جهنم نخواهند شد , علم توحيد انسان را به عاليترين درجه
كمال رسانده و او را در رديف فرشتگان قرار مى دهد .
4 در صحنه قيامت انسان و اعمالش حاضر مى شوند و انسان تمام اعمال خود را
مى بيند چون چشم او تيزبين است و حجاب و مانعى براى ديدن نيست تمام كوهها و
تپه ها هموار مى شود و خدا هم به همه اعمال آگاه است چه آنچه را كه مخفى كرديد و
چه آنچه را كه اظهار كرديد و خداوند به همه آنچه كه در آسمان و زمين است آگاه
مى باشد .