responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صلح امام حسن (ع ): پرشکوه ترين نرمش قهرمانانه ي تاريخ نویسنده : آل ياسين، الشيخ راضي    جلد : 1  صفحه : 189
جبلى او چنان تحريك شد كه بر شرائطى كه موجب افتادن او به دام اين مأموريت شده بود , لعنت فرستاد و سپس تحت تاثير كابوسى از اضطراب و( حب نفس) چنان در هم كوبيده شد كه نميدانست چه بكند !

عاقبت پس از فكر زياد به اين نتيجه رسيد كه بايد از اين منصب كناره گيرى كند اين فرمانى بود كه صفات و روحيات خود پسندانه اش صادر مى كردند چه ميدانيم ! شايد در او آن مايه از استعداد و نيروى فكرى كه بتواند موقعيت او را براى خودش روشن سازد و وى را در دور ماندن از اشتباهات يا پيشگيرى از پيشامدهاى ناگهانى و غيره منتظره , كمك كند وجود نداشته است

بارى , اكنونكه مصمم بر كناره گيرى است , ميبايد فرماندهى را به همان وضعى كه امام اراده كرده است در آورد , يا آنرا به دست فرمانده دوم سپاه , يعنى( قيس بن سعد) بسپارد

هنوز از خيمه ى خود - آن تنها شاهد هيجان روح زبون شده و زمزمه ى شكايتبار و دل ناسپاس و حق ناشناس او - كه در نقطه ئى دور از جايگاه سربازانش قرار داشت , بيرون نرفته بود كه ناگهان متوجه شد كناره گرفتن از هر وظيفه و مسئوليتى , طبق مقررات اسلام فقط در آنصورت جايز و ممكن است كه به ناتوانى از آن كار , صريحا اعتراف شود ولى آيا او آن جوان خود خواه و مغرور , كسى بود كه شخصيت خود را در هم كوبيده و خويشتن را در معرض تمسخر و ريشخند مردم قرار دهد ؟ بار ديگر به فكر فرو رفت شايد بتواند راهى پيدا كند كه مستلزم اين اعتراف تلخ نباشد

نامه هاى معاويه كه در همانشب به دست او رسيده بود - و او نميدانست

نام کتاب : صلح امام حسن (ع ): پرشکوه ترين نرمش قهرمانانه ي تاريخ نویسنده : آل ياسين، الشيخ راضي    جلد : 1  صفحه : 189
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست