نام کتاب : صحيفه الحسن عليه السلام نویسنده : حسن بن علی (ع ) جلد : 1 صفحه : 133
كه قادر نيست كلام خود را بيان نمايد ، اين سخن به گوش أمير
المؤمنين عليه السلام رسيد ، امام حسن عليه السلام را خواست وفرمود : أي
پسر پيامبر مردم كوفه در مورد تو سخنى مى گويند كه آنرا زشت مى شمارم ، خود
را به مردم بنمايان ، امام حسن عليه السلام گفت : من هنگامى كه چشمانم به
شما مى افتد قادر به سخن گفتن نيستم ، آن حضرت فرمود : من به كنارى مى روم ،
ندا داده شد ومردم جمع شدند ، امام بالاى منبر رفت وخطبه أي بسيار كوتاه
وبليغ خواند ، كه مردم گريستند ، آنگاه فرمود : أي مردم ! در سخن
پروردگارتان بينديشيد كه فرموده : خداوند آدم ونوح وخاندان ابراهيم وخاندان
عمران را بر جهانيان برگزيد ، كه بعضى از آنها فرزندان يكديگرند ، وخدا
شنوا ودانا است .
پس ما فرزندان آدم ، واز تيره نوح ، واز برگزيدگان ابراهيم ، وسلاله اسماعيل ، وخاندان محمديم صلى الله عليه واله .
ما در ميان شما مانند آسمان برافراشته ، وزمين گسترده ، وخورشيد
درخشان ، وهمانند درخت زيتوني هستيم كه به شرق وغرب متمايلنبوده وزيتونش
بركت داده شده است .
نام کتاب : صحيفه الحسن عليه السلام نویسنده : حسن بن علی (ع ) جلد : 1 صفحه : 133