نام کتاب : دروس هيئت و ديگر رشته هاي رياضي نویسنده : حسن زاده آملي، حسن جلد : 1 صفحه : 209
آنها در كتب مربوطه , لطائفى مبتنى بر كروى بودن زمين آورده اند , كه گفته آيد
.
مسعودى مسائل فوق را متفرع بر كروى بودن ارض , در ربع معمور آن آورده است
چنان كه ظاهر است . خواجه طوسى در آغاز فصل اول باب سوم تذكره مطلبى ديگر
قريب بدان به نحو عمام دارد كه با مزج بعضى از عبارات شرح بيرجندى بدين صورت
است :
( قد تبين فى اول الكتاب أن الارض بجملتها مستديرة اراد بالمستديرة الكرة
تجوزا و أن الواقف عليها وقوفا طبيعيا من جميع الجوانب رأسه الى مايلى
المحيط
اى السماء و هو الفوق , و رجله الى مايلى المركز و هو التحت بحيث يصير طول
الواقف مع قطر من اقطار الارض خطا واحدا , و ان سطح الارض و هو محدبها مواز
لمقعر الفلك المحيط به . و السائر على الارض يجب ان بصير سمت راسه فى كل
وقت جزء آخر من الفلك) .
يعنى : دانسته شده كه زمين كروى است , و كسى كه در هر جاى زمين به نحو طبيعى
ايستاده است سر او به سوى فلك محيط يعنى آسمان است كه زبر اوست , و پاى او
بسوى مركز كه زير اوست . چنان كه قامت واقف با قطرى از اقطار زمين يك خط
خواهد بود . و سطح زمين كه محدب آنست موازى با مقعر فلك محيط مى باشد . و
سمت الراس رونده بر زمين در هر وقت , جزئى ديگر از فلك است , يعنى سمت
راس
شخص سائر بر روى زمين , در هر آن جزئى خاص است . و به عبارت ديگر حركت سائر
بر روى زمين در هر لحظه سمت راس او نقطه اى خاص از فلك محيط خواهد بود .
يكى از لطائف مبتنى بر كرويت ارض اين كه : يك روز بعينه براى شخصى مثلا
پنجشنبه بوده باشد , و براى ديگرى جمعه , و براى سومى شنبه . به اين بيان كه هر
گاه سير بر همه كره ارض در مدت يكدوره حركت اولى ميسر بوده باشد , سه شخص
را در نصف النهار يك روز مثلا پنجشنبه در يك نقطه بر محيط استواء يا بر يكى
از مدارات يومى كه آن را طلوع و غروب بوده باشد در نظر بگيريم , كه يكى از آن
سه در نقطه اى بر محيط استواء مثلا بر جاى خود مقيم باشد , و آن دو شخص ديگر
ساير كه سير يكى به توالى بسوى مشرق بود , و ديگرى به خلاف توالى به سوى مغرب
. حال گوييم چون آفتاب به حركت اولى به دائره نصف النهار نقطه
نام کتاب : دروس هيئت و ديگر رشته هاي رياضي نویسنده : حسن زاده آملي، حسن جلد : 1 صفحه : 209