نام کتاب : درسهائي از نهج البلاغه نویسنده : الخامنئي، السيد علي جلد : 1 صفحه : 70
آدمى را زير لگد مى كوبد و دمار از روزگار و غبار از قالب خاكيش بر مى آورد كه
وسوسه زندگى نيز از خاطرش مى رود .
فى فتن داستهم با خفافها . ووطئتهم باظلافها , و قامت على سنابكها
,
قبلا ترجمه كرده ام , سرگردان و حيرت زده , نا آگاه و فريب خورده , غافل از
هدف و از مسير , سر در كمين صيادان خونريزوپاى در گذرگاهى بى فرجام در كوير
فتنه هاى راه مى سپرند , جان كندنشان را پيش از يك روز زيستن بى مردابهائى
نيست , چهار پائى را مى نمايند كه هميشه ميرود و دائما داراى همان وضع اوليه
مى باشد و تغييرى نمى يابد . اميرالمومنين در همين خطبه آورده است شما خنده بر
لبان بيرنگ روزگار افسرده , راحت و امن و رفاه رخت بر بسته , بى قرارى و
ناشادى و ترس و اضطراب سايه بر سرها گسترده , خار و خوف تلخ كاميها بستر
زندگى را فرو پوشانيده , و خواب راحت از چشمها گرفته , عقده ذلتها و نامرديها
اشك حسرت و برگونه ها روان ساخته .
نومهم سهود و كحلهم دموع
خوابشان بدخوابى يا بى خوابى است و سرمه چشمشان اشك پيغمبران در يك چنين
زمينه هائى است كه مبعوث مى شوند . دقيقا براى اينكه اين خلاءها را پر كنند .
پيغمبران فقط براى رفع فقر نيامده بودند هدفشان فقط ايجاد رفاه نبود فقط براى
رفع جهل نيامده بودند , هدفشان فقط سواد آموزى نبود بلكه هر كدام از اينها جزئى
از مجموعه بزرگى هست كه هدف انبياء را تشكيل مى دهد و انبياء آمده اند براى
اينكه ضلالت
نام کتاب : درسهائي از نهج البلاغه نویسنده : الخامنئي، السيد علي جلد : 1 صفحه : 70