نام کتاب : مباني نظري تجربه ديني نویسنده : الشیرواني، علی جلد : 1 صفحه : 267
چنان كه گذشت[1]، اتو بر همين اساس، به برترى و متكامل بودن دين
مسيحيت و بدوى بودن دين اسلام حكم كرد. از نظر او اسلام دينى است كه در آن،
جنبههاى قهر و جلال، بر لطف و جمال غلبه دارد.[2] در اينجا دو انتقاد بر
اتو وارد است:
اولاً خداى اسلام، آن گونه كه قرآن گزارش مىكند، خدايى است بس
بخشنده و مهربان و اين دو صفت، آن گونه در او سرشار است كه هر سوره[3] از
قرآن با آن آغاز شده است اوخدايى است كه مهر و بخشايش را برخود فرض كرده
است،[4] خدايى است كه در عينحال كه قوى،[5] قاهر[6] و قهار[7] است، قابل
التوب،[8] وهاب،[9] ودود،[10] رؤوف،[11] ذوالرحمة،[12] توّاب[13] و ذوالفضل
العظيم[14] است و در كوتاه سخن، بهترين اسما از آن او است.[15] همين
آموزهها موجب گشته است كه در ابنعربى و ديگر عارفان مسلمان عنصر محبت و
عشق بر قهر و غضب الهى غلبه داشته باشد.[16]
عشق و محبت به حضرت حق نزد ابنعربى داراى بنيادها و مبانى استوارى است. وى از يك سو، با استناد به حديث «كنت كنزاً مخفياً...» اصل پيدايش عالم و تجلى حضرتحق در اشيا را مبتنى بر محبت الهى مىداند كه بر اين پايه، آفرينش بهطور كلى
[2] اين تفسير نزد اسلام شناسان آن دوره و بعضاً امروزه رايج است.
گناه آن بر گردن غلبه روايت فقهى و كلامى دين اسلام است. به همين دليل
اسلامشناسان غربى، تصوف را از اسلام جدا كردند؛ چون مىگويند كه خداى تصوف
خداى عشق و محبت است و اين با خداى اسلام سازگارى ندارد (دكتر پازوكى).