responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مباني نظري تجربه ديني نویسنده : الشیرواني، علی    جلد : 1  صفحه : 232

داريد، از من پيروى كنيد تا خداوند شما را دوست بدارد و بيامرزد.»[1]

نزد ابن‌عربى بت‌پرستى در واقع، پرستش جلوه‌اى از جلوه‌هاى خداوند و بازگشت آن به پرستش خدا است، البته در صورتى كه بت‌پرست حقيقت امر را آن گونه كه عارف در تجربه عرفانى خود مى‌يابد، ادراك كند؛ يعنى بت را به عنوان مظهرى از مظاهر الهى بنگرد، كه اين همان مقام رؤيت واحد در كثير است. سرّ بازداشتن پيامبران از پرستش بت‌ها در همين نكته نهفته است كه انسان‌هاى تنك‌مايه با تخيل خود فريفته مى‌شوند و الوهيت را به بت، كه قطعه سنگ يا چوبى است، نسبت مى‌دهند و آن را خدايى مستقل مى‌گيرند يا در كنار اللّه قرار مى‌دهند.

بت‌پرستى نزد ابن‌عربى مادام كه بت پرست بداند معبود او صورت تجلى يافته خدا است و با پرستش او در واقع اللّه را مى‌پرستد، بى اشكال است.

انسان عالم مى‌داند كه در حقيقت، چه كسى پرستيده شده و او در چه صورتى ظاهر گرديده كه مورد پرستش قرار گرفته است. [او مى‌داند كه‌] تفريق و كثرت، مانند اعضا در صورت محسوس، و قواى معنوى در صورت‌هاى روحانى هستند، پس چيزى غير از اللّه در هيچ معبودى پرستيده نشده است. [در برابر چنين كسى انسان تنك‌مايه وادنى است.] ادنى كسى است كه در معبود، الوهيت را تخيل كند و اگر اين تخيل نبود، سنگ و امثال آن پرستيده نمى‌شدند. از همين رو، خدا مى‌گويد: «سمّوهم» (نام آنان را ببريد). پس اگر ايشان نام آن‌ها را مى‌بردند، هر آينه آن‌ها را سنگ و درخت و ستاره مى‌خواندند. و اگر به آن‌ها گفته مى‌شد: چه كسى را پرستيديد، هر آينه مى‌گفتند: الهى را و نمى‌گفتند: اللّه و يا اله را. اعلى كسى است كه تخيل نكرده است، بلكه گفته است: «اين معبود، جلوه‌اى الهى است كه تعظيم آن سزاوار است و نبايد [به همين يك جلوه‌] اكتفا كرد. ادنى كه صاحب تخيل است، مى‌گويد: «و آنان را پرستش نمى‌كنيم مگر براى آن‌كه ما را به اللّه نزديك سازند.»؛ اما انسان اعلى كه عالم [به حقيقت‌] است، مى‌گويد: «اله شما جز يك اله نيست. پس تسليم او گرديد» در هر كجا ظهور كند.[2]


[1] همان، ص 196.

[2] ابن‌عربى، فصوص‌الحكم، ص 72.

نام کتاب : مباني نظري تجربه ديني نویسنده : الشیرواني، علی    جلد : 1  صفحه : 232
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست