responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مباني نظري تجربه ديني نویسنده : الشیرواني، علی    جلد : 1  صفحه : 228

و كان موسى أَعلم بالأمر من‌هارون، لأَنّه علم ما عبده أَصحاب العجل، لعلمه بأَنّ اللّه قد قضى‌ إِلّا يَعْبد إِلّا إِياه، و ما حكم اللّه بشي‌ء إِلّا وقع. فكان عتب موسى أَخاه هارون لما وقع الأَمر في إِنكاره و عدم اتساعه، فإِنّ العارف من يرى الحق في كل شي‌ء، بل يراه عين كل شي‌ء.[1]

ابن‌عربى در موارد فراوانى از فتوحات مكيه آيه ﴿قضى ربّك أَلا تعبدوا إِلا إِيّاه[2] را بيانگر حكم تكوينى خداوند به اين كه جز او پرستش نشود، مى‌داند و بر آن است كه اين حكم، هم چون ديگر احكام تكوينى خداوند، بى‌هيچ استثنايى تحقق يافته است و بنابراين، هر پرستشى كه از هر كس صورت مى‌گيرد، در حقيقت، پرستش خداوند است و جز او را هيچ‌كس نپرستيده و نخواهد پرستيد. از اين رو حضرت موسى گوساله‌پرستى را امرى منكر و ناپسند نمى‌دانست.

سرّ بازداشتن موسى از پرستش گوساله‌

همان‌گونه كه قيصرى يادآور شده است و ابن‌عربى نيز در ادامه سخن بدان اشاره مى‌كند، پرستش گوساله، هر چند از نظر ولايت و باطن حق است، لكن از جنبه نبوت و ظاهر صحيح نيست؛ زيرا بر نبى واجب است پرستش پروردگارانِ جزئى را انكار دارد، همان‌گونه كه بر او واجب است مردم را به سوى حق مطلق ارشاد كند. از اين رو، همه پيامبران پرستش بت‌ها را منكر دانستند، هر چند مظاهر هويت الهى بوده‌اند. بنابراين، انكار هارون پرستش گوساله را از آن جهت كه پيامبر بود، امرى حق بود، (و جايى براى نكوهش موسى از او وجود نداشت) مگر آن‌كه (در توجيه كلام ابن‌عربى) نكوهش موسى را حمل بر آن كنيم كه توسط كشف دانسته بود كه هارون از شهود حق ظاهر در صورت گوساله، غفلت ورزيده بود و موسى خواست او را بر اين امر تنبيه دهد.[3]

از نظر قيصرى ممانعت پيامبران و اوليا از پرستش بت‌ها، كه مظاهر حقند، همانند ممانعت محجوبان از حق نيست؛ زيرا ايشان بر خلاف ديگران، حق را با همه چيز


[1] ابن‌عربى، فصوص الحكم، ص 191 - 192.

[2] اسراء (7)، آيه 23.

[3] داود قيصرى، شرح فصوص‌الحكم، ص 1096.

نام کتاب : مباني نظري تجربه ديني نویسنده : الشیرواني، علی    جلد : 1  صفحه : 228
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست