نام کتاب : مباني نظري تجربه ديني نویسنده : الشیرواني، علی جلد : 1 صفحه : 172
سلبى بودنِ شناخت عقلى در الاهيات
از نظر ابنعربى يكى از محدوديتهاى مهم شناخت عقلى در مسائل
الاهيات، آناست كه تنها معرفت سلبى از خداوند ارائه مىدهد. عقل از راه
انديشه و فكر نمىتواند به شناخت ايجابى از خداوند دست يابد. او در توضيح
اين مطلب مىنويسد:
امّهات مطالب چهار مطلبند: مطلب هل، مطلب ما، مطلب كيف و مطلب كمّ.
در ميان اينمطالب، مطلبى پيدا نمىشود كه شايسته باشد تا به وسيله آن از
حق پرسش شود؛ زيرا درباره حق چيزى دانسته نمىشود، مگر نفى آنچه در
ماسوايش موجود است.
و ليس ينبغي أَن يسأَل به عن اللّه تعالى من جهة ما تعطيه الحقيقة
إِذ لايصح أَنيعرفمن علم التوحيد إِلا نفي ما يوجد فيما سواه سبحانه و
لهذا قال ﴿ليس كمثله شىء﴾[1] و ﴿سبحان ربك ربّ العزّة عما يصفون﴾[2] فالعلم بالسلب هو العلم باللّهسبحانه؛
شايسته نيست كه از عقل درباره خداى متعال، از آن جهت كه حقيقت به
او عطا مىكند، پرسيده شود؛ زيرا عقل نمىتواند از علم توحيد، چيزى بداند
مگر نفى آنچه را در غير خدا مىيابد. از اين رو است كه [خداى متعال]
فرموده: «چيزى مانند او نيست.» و «منزهاست پروردگار تو، پروردگار شكوهمند،
از آنچه وصف مىكنند.» بنابراين، علم به خداوند سبحان همان علم به سلب
است.[3]
مقصود از شناخت سلبى، همان شناخت تنزيهى صرف است كه معرفتى ناقص از
حقتعالى به دست مىدهد. عقل تنها جنبه تعالى و فرا خلق بودن خداوند را
مىيابد و دستش از ادراك جنبه تجلى و تنزل و تشبيه آن كوتاه است.
علمى كه وراى طور عقل است
از جمله نكات بسيار مهم در معرفتشناسى، تجربه عرفانى آن است كه معرفت