responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تذکره الاولياء نویسنده : عطار، محمد بن ابراهیم    جلد : 1  صفحه : 292

و گفت : شما سه چيز دوست مي داريد و از آن شما نيست نفس را دوست مي داريد و نفس از آن خداي است ، و روح را دوست مي داريد و روح از آن خداي است ، و مال را دوست مي داريد و مال از آن خداي است . و دو چيز طلب مي کنيد و نمي يابيد : شادي و راحت. و اين هردو در بهشت خواهد بود .

و گفت : سبب وصول به حق هفده درجه است . ادناي آن اجابت است و اعلاي آن توکل کردن به خداي تعالي به حقيقت .

و گفت : توکل آن است که خويشتن را در درياي عبوديت افگني ، دل در خداي بسته داري . اگر دهد شکر گويي و اگر بازگيرد صبر کني .

گفت : هيچ چيز عارف را تيره نکند و همه تيرگيها با او روشن بود .

و گفت : از دلها دلي است که زنده به نور فهم خداي است .

و گفت : قناعت گرفتن قوت از خداي است .

و گفت : هيچ چيز نيست از عبادات نافعتر از اصلاح خواطر .

و گفت : انديشه خويش را نگاه دار زيرا که مقدمه همه چيزها است که هرکه را انديشه درست شد بعد از آن هرچه بر وي برود از افعال و احوال همه درست بود .

و گفت : حق تعالي گويا گرداند علما را در هر روزگاري مناسب اعمال اهل روزگار.

و گفت : حقيقت غناآن است که مستغني باشي از هرکه مثل توست ، و حقيقت فقر آن است که نيازمند باشي به هرکه مثل توست .

نقل است که کسي گفتش :تو را هيچ حاجت هست به من ؟ بردار.

شيخ گفت : مرا چون به تو و مثل تو حاجت بود که مرا به خداي حاجت نيست . يعني در مقام رضايم ؛ راضي را با حاجت چه کار.

و گفت : فقير آن است که قوت او آن بود که بيابد و لباس او آن بود که عورتي بپوشد و مسکن او آن بود که در آنجا باشد .

نقل است که وفات او در باديه بصره بود و از پس او به چندين سال جماعتي بدو رسيدند او را ديدند بر پاي ايستاده و روي به قبله کرده و خشک شده و رکوه اي پيش نهاده و عصا در دست گرفته و هيچ سباعي گرد او نگشتي ؛ رحمةالله عليه.

35

ذکر يحيي معاذ رازي قدس الله روحه العزيز

نام کتاب : تذکره الاولياء نویسنده : عطار، محمد بن ابراهیم    جلد : 1  صفحه : 292
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست