و گفت : شما سه چيز دوست مي داريد و از آن شما نيست نفس را دوست
مي داريد و نفس از آن خداي است ، و روح را دوست مي داريد و روح از آن خداي
است ، و مال را دوست مي داريد و مال از آن خداي است . و دو چيز طلب مي کنيد
و نمي يابيد : شادي و راحت. و اين هردو در بهشت خواهد بود .
و گفت : سبب وصول به حق هفده درجه است . ادناي آن اجابت است و اعلاي آن توکل کردن به خداي تعالي به حقيقت .
و گفت : توکل آن است که خويشتن را در درياي عبوديت افگني ، دل در خداي بسته داري . اگر دهد شکر گويي و اگر بازگيرد صبر کني .
گفت : هيچ چيز عارف را تيره نکند و همه تيرگيها با او روشن بود .
و گفت : از دلها دلي است که زنده به نور فهم خداي است .
و گفت : قناعت گرفتن قوت از خداي است .
و گفت : هيچ چيز نيست از عبادات نافعتر از اصلاح خواطر .
و گفت : انديشه خويش را نگاه دار زيرا که مقدمه همه چيزها است که
هرکه را انديشه درست شد بعد از آن هرچه بر وي برود از افعال و احوال همه
درست بود .
و گفت : حق تعالي گويا گرداند علما را در هر روزگاري مناسب اعمال اهل روزگار.
و گفت : حقيقت غناآن است که مستغني باشي از هرکه مثل توست ، و حقيقت فقر آن است که نيازمند باشي به هرکه مثل توست .
نقل است که کسي گفتش :تو را هيچ حاجت هست به من ؟ بردار.
شيخ گفت : مرا چون به تو و مثل تو حاجت بود که مرا به خداي حاجت نيست . يعني در مقام رضايم ؛ راضي را با حاجت چه کار.
و گفت : فقير آن است که قوت او آن بود که بيابد و لباس او آن بود که عورتي بپوشد و مسکن او آن بود که در آنجا باشد .
نقل است که وفات او در باديه بصره بود و از پس او به چندين سال
جماعتي بدو رسيدند او را ديدند بر پاي ايستاده و روي به قبله کرده و خشک
شده و رکوه اي پيش نهاده و عصا در دست گرفته و هيچ سباعي گرد او نگشتي ؛
رحمةالله عليه.