و گفت :هر چيزي را زينتي است.زينت عبادت خوف است و علامت خوف کوتاهي امل است ؛ و اين آيت خواند الا تخافوا ولا تحزنوا.
و گفت :اگر خواهي که دوست خدا باشي ، راضي باش به هر چه خداي کند ، و اگر خواهي که تو را در آسمانها بشناسند بر توباد به صدق وعده .
و گفت :شتابزدگي از شيطان است ، مگر در پنج چيز :طعام پيش مهمان
نهادن ؛ و تجهيزمردگان ؛و نکاح دختران بالغه ؛و گزاردن وام ؛ و توبه گناهان
.
نقل است که حاتم را چيزي فرستادندي ؛ قبول نکردي .گفتند :چرا نمي گيري ؟
گفت:اندر پذيرفتن ذل خويش ديدم و اندر نا گرفتن عز خويش ديدم .
يکبار قبول کرد .گفتند :چه حکمت است ؟ گفت :عز او بر عز خويش اختيار کردم ، و ذل خويش برذل او پذيرفتم .
نقل است چون حاتم به بغداد آمد خليفه را خبر دادند که زاهد خراسان
آمده است.او را طلب کرد .چون حاتم از در آمد خليفه را گفت :يا زاهد !
خليفه گفت :من زاهد نيم که همه دنيا زيرفرمان من است.زاهدتويي .حاتم
گفت :ني ، که تو زاهدي ،که خداي تعالي مي فرمايد قل متاع الدنيا قليل .و
تو به اندکي قناعت کرده اي زاهد تو باشي نه من ، که به دنيا و عقبي سر فرود
نمي آورم ، چگونه زاهد باشم ؟