نام کتاب : پژوهشي در زندگي امام سجاد (ع ) نویسنده : الخامنئي، السيد علي جلد : 1 صفحه : 15
بر روى حضرت سجاد و گفت من نميگذارم او را بكشيد , ديدند كه بايستى يك زن را
بكشند و از طرفى هم بايستى اينها را بعنوان اسرا بشام ببرند . اگر اين نبود با
حتمال زياد مرتكب قتل امام سجاد ( ع ) نيز ميشدند .
در بازار كوفه همصدا و همزمان با عمه اش زينب و با خواهرش سكينه سخنرانى
مى كند و مردم را تحريك مينمايد و حقايق را افشا مينمايد .
در شام , چه در مجلس يزيد و چه در مسجد در برابر انبوه جمعيت حقايق را
باروشنترين بيان بر ملا ميكند , و اين گفتارها و خطبه ها متضمن حقانيت اهل بيت
براى خلافت , و افشاى جنايتهاى دستگاه حاكم موجود و هشدار تلخ و زننده به آن
مردم غافل و نا آگاه است .
در اينجا مقتضى نيست كه آن خطبه را بازگو كرده و پرده از ژرفاى آن بردارم كه
اين كارى است مستقل . و هر كس بخواهد اين خطبه را تفسير كند بايد كلمه آنرا
بررسى كرده و با توجه به اين مبانى انجام دهد . اين وضعيت امام سجاد ( ع ) بود
در دوران حماسه ساز اسارت .
دوران پس از اسارت
اين سئوال وجود دارد كه چرا امام سجاد عليه السلام در دوران پس از اسارت بنا
را بر ملايمت و نرمش ميگذارد و مايل است كه تقيه كند و پوششى از دعا و كارهاى
ملايم بر روى حركات انقلابى و تند بگذارد , و در دوران اسارت بد انسان بكارهاى
تند و پر خاشگرانه و آشكار دست بزند ؟
پاسخ اينست كه اين فصل فصلى استثنائى بود . اينجا امام سجاد
نام کتاب : پژوهشي در زندگي امام سجاد (ع ) نویسنده : الخامنئي، السيد علي جلد : 1 صفحه : 15