تفاوت اين دو نوع انتظار، ناشى از تفاوت دو نوع بينش درباره ى تحولات، و ظهور مهدى موعود (عج) است.[2]
انتظار سازنده مبتنى بر بينش انسانى و فطرى است. بينش انسانى يا فطرى، معتقد است كه هر چند انسان در آغاز پيدايش،
شخصيت انسانى بالفعل ندارد ولى بذر يك سلسله بينش ها در نهاد او نهفته است; و به عوامل بيرونى نياز دارد تا به كمك آن، مقصد
و راه و ثمره ى بالقوه اش را به فعليت برساند. اين بينش، انسان را داراى غرايز حيوانى و نيز تمايلات عالى مى داند و اصل نبرد و
تنازع در اجتماع، و نقش آن در رويش و تكامل تاريخ را مى پذيرد، ولى نه منحصراً به صورت نبرد طبقاتى ميان گروه وابسته به
ابزار توليد و نظام اجتماعى كهن; بلكه مدعى است كه نبرد ميان انسانِ رسيده به عقيده و ايمان با انسان هاى گمراه، همواره وجود داشته
است. به تعبير قرآن، نبرد ميان «جند الله» و «حزب الله» با جنود شيطان است. استاد مى فرمايد: «از ديد اين تفكّر، اصلاحات
جزئى و تدريجى به هيچ وجه محكوم نيست و عامل اصلى حركت تاريخ، فطرت تكامل جوى انسان است و اصلاحات جزئى و تدريجى به
نوبه خود، كمك به مبارزه انسان حق طلب در نبرد با انسان منحط است. و برعكس فسادها و تباهى ها، كمك به نيروى مقابل است و آهنگ
حركت تاريخ را به زيان اهل حق، كُند مى كند. لذا انتظار يعنى تلاش و تكاپو».[3]
استاد مطهرى (رحمه الله)، تعبير و تفسير قرآن از تاريخ را به همين شكل مى داند.[4]
از آيه هاى قرآن استفاده مى شود كه ظهور حضرت مهدى (عليه السلام)، حلقه اى از حلقه هاى مبارزه ى اهل حق با اهل باطل است و به پيروزى
نهايى حق منتهى مى شود و سهيم بودن در اين سعادت، متوقف بر حضور در گروه اهل حق است.