نام کتاب : بررسي نظريه هاي نجات و مباني مهدويت نویسنده : ابراهیم آودیچ جلد : 1 صفحه : 35
الف) عصر نبوت
در اين دوره وجهه ى ظاهرى عقل به آدميان روى آورده و با آمدن رسول
ديگرى تكميل مى شد. اين تلاش در كنار هدف بعثت انبيا، كه در
بخش عمده اى از تاريخ بشر وجود داشته، در زمان آخرين فرستاده ى الهى به سبب
وجود مبارك آن حضرت و تماميّت استعداد او به آخرين
نهايت و رشد و كمال خود رسيده است. در اين جا حادثه ى مهمّى كه رخ داده،
اين است كه تمام رويه ى ظاهرىِ عقل، با آمدن آخرين پيامبر الهى
(صلى الله عليه وآله) ابلاغ گرديده و حجّت خدا بر آدميان تمام شده است و به
فرمان الهى آخرين مرحله ى تبليغ كه اكمال دين و اتمام
نعمت است با نصب اميرمؤمنان على (عليه السلام) به امامت، به مردمان ابلاغ
مى گردد، و رسول خدا (صلى الله عليه وآله) تلويحاً پايان
عمر شريف خود را خبر مى دهد .[1]
مفروض كشفى در اين جا اين است كه بيان وجهه ى ظاهرى عقل در لباس شريعت به سر حد كمال رسيده و حجّت خدا بر آدميان در دوره ى
آخرين رسولش، تمام شده است، و پس از رحلت حضرتش بار ديگر جهل رو به تزايد و فزونى مى نهد و جامعه را جنود جهل اندك اندك به
تصرّف درمى آورد.
پس از رحلت پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) نصب امامان معصوم، همانند نصب پيامبران الهى، به عنوان سر سلسله ى عاقلان، بر
خدا واجب است و حضور آنان در ميان آدميان ضرورى، با اين تفاوت كه بر اينان امين وحى نزول نمى كند و مكلّف به تكليف جداگانه اى
نيستند. به عقيده ى كشفى امامان عين عقلند و پس از پيامبر (صلى الله عليه وآله)رياست سلسله ى عاقلان را برعهده دارند و بدين
علّت نيز بايد خلافت مسلمانان به ايشان واگذار شود، و اين واگذارى بايد از سوى مردم باشد نه اين كه ايشان در پى مردم بروند:
[1]ـ فراتى، عبدالوهاب، انديشه سياسى سيد جعفر كشفى ، ص 107.
نام کتاب : بررسي نظريه هاي نجات و مباني مهدويت نویسنده : ابراهیم آودیچ جلد : 1 صفحه : 35