نام کتاب : بررسي نظريه هاي نجات و مباني مهدويت نویسنده : ابراهیم آودیچ جلد : 1 صفحه : 261
است كه صحيحه ى أبان بن تغلب از اين جمله است. «عن ابى عبد الله (عليه السلام) قال قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) لابدّ
للغلام من غيبة فقيل له و لم يا رسول الله. قال يخاف القتل; حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمود: رسول خدا فرمود، آن شخص بايد
غايب شود. شخصى سؤال كرد براى چه يا رسول الله؟ فرمود: خوف قتل وى در ميان است».
روايت هاى زيادى بدين معنا وارد شده است.
چرا امامان ديگر نمى ترسيدند؟
رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در اين خصوص مى فرمايد: «حضرت مهدى از ذرّيّه ى من خواهد آمد تمامى جبّاران و ستم گران و شاهان
عالم را خواهد كشت و فقط يك قدرت حكم فرما خواهد بود». خلفا و سلاطين هم مى خواستند او را از بين ببرند، لذا بيشتر از ترس اين
كه اين امامان مبادا مهدى باشند آنان را اذيت يا شهيد مى كردند.
منصور دوانيقى خليفه ى عباسى حضرت صادق (عليه السلام) را چندين
مرتبه آزار داد، ولى روزى آن حضرت را احضار كرد و بعد از آن
كه صحبت هايشان تمام شد گفت: يا اباعبدالله، يك سؤال از تو مى پرسم، راستش
را بمن بگو. امام صادق(عليه السلام)فرمود: من به
هيچ كس دروغ نگفته و نمى گويم چه رسد به تو. پرسيد آيا مهدى موعود تو هستى؟
فرمود: نه. سؤال كرد: پس كيست؟ جواب داد: ششمين
از فرزندان من خواهد بود. باز پرسيد: آيا در زمان من مى آيد؟ گفت: نه.
دوباره سؤال كرد: آيا در زمان فرزند من خواهد آمد؟ فرمود: نه. سپس
حضرت را آزاد كرد.
از اين حديث ظاهر مى شود كه حاكمان مى ترسيدند مبادا امام معاصرشان حضرت مهدى (عج) باشد، و بر اساس ترس دشمنان را قلع و قمع مى
كردند. البته چنان در خبرها به طور پيوسته نهمين فرزند امام حسين(عليه السلام) را امام موعود معرفى شد و نشانه هاى آن حضرت مشخص
شد كه امام معهود در وجود يك نفر تجلى پيدا كرد.
لذا هر خليفه و پادشاه در كمين بود تا او را بكشد. بنابراين بر او لازم و واجب
نام کتاب : بررسي نظريه هاي نجات و مباني مهدويت نویسنده : ابراهیم آودیچ جلد : 1 صفحه : 261