وحدات عددى در پرتو وحدت حقيقى

وقتى از وحدت حقيقى جهان خبر داده ميشود , مراد اخبار از وحدت عددى نيست , زيرا عدد خود يكى از ظهورات آن واحد حقيقى است و خود جهان نمى تواند واحد عددى باشد

اولين وجه مشابهت بين نفس انسانى و نفس رحمانى در اين است كه هر دو آنها منشاء صدور و نزول امور كثيره اى هستند كه به صورت حروف و كلمات تدوينى و يا تكوينى در عالم گفتار و يا در جهان خارج پديدار مى گردند دومين وجه مشابهت بين نفس انسانى و نفس رحمانى در اين است كه بين هر دو آنها با كثراتى كه از آنها ناشى مى شود نوعى وحدت و يگانگى وجود دارد

بين نفس انسانى و رحمانى در دو جهت مغايرت است , اولين وجه مغايرت در نحوه صدور و نزول كثرت از آن دو است يعنى اگر چه نفس انسانى و رحمانى هر دو منشاء نزول و صدور كثرت هستند و از اين جهت مشابهت دارند وليكن در چگونگى صدور به شرحى كه از اين پس خواهد آمد متغاير هستند

دومين وجه مغايرت در چگونگى وحدت نفس انسانى و رحمانى با كثرت صادر از آنهاست , يعنى عليرغم آن كه هر يك از دو نفس رحمانى و انسانى با كثرت صادر از خود وحدت داشته و از اين جهت مشابهت دارند در چگونگى وحدت با يكديگر مغاير مى باشند

وجوه مغايرت نفس انسانى با نفس رحمانى ناشى از اين است كه بر خلاف نفس رحمانى نفس انسانى مقيد به نشئه طبيعت بوده و در نتيجه از خصوصيات امور طبيعى برخوردار است توضيح آنكه نفس انسانى پس از بر خورد با مقاطع فم به اجزاء گوناگونى كه هر يك صوت خاصى را مى سازند تجزيه مى شود بگونه اى كه پس از تجزيه اثر مستقلى از نفس انسانى باقى نمى ماند و علت اين امر آن است كه موجودات عالم طبيعت همگى در عرض يكديگر قرار دارند , و اين ويژگى هر گونه صدور و نزولى را به صورت تجافى در مى آورد